ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
موضوع مقاله :
آیا شما هم مثل من از تلگرام خوشتان نمی آید ؟
نویسنده مقاله :
محمود بشاش
تلگرام ابزار خوبی است. واتسپ هم ابزار خوبی است. ولی این ابزارهای خوب برای مقاصد خاصی طراحی شده اند که اگر اشتباهی مورد استفاده قرار بگیرند، به ابزارهای بی خاصیتی تبدیل خواهند شد که نه تنها فایده ای برای ما و کسب و کارمان نخواهند داشت بلکه باعث تاثیرات منفی هم خواهند شد. می پرسید چرا؟ به داستان من گوش دهید تا متوجه منظور من بشوید.
مدت
زیادی بود به این فکر می کردم که چرا از واتسپ بدم می آید. داستان از جایی شروع شد
که یک گروه کوچک در واتسپ ساختم که شامل کسانی بود که در دوره آموزشی که در کلوپ
ایرانیان دبی اجرا کرده بودم شرکت کرده بودند و برای اعضاء گروه اطلاعات مربوط به
کلاس را پست می کردم.
بعد از
تمام شدن دوره هم، هنوز مطالب جدید برای گروه ارسال می کردم و آنها را به روز نگه
می داشتم. یک روز صبح که از خواب بیدار شدم دیدم یکی از اعضاء گروه، عمدا یا سهوا،
یک موضوع کاملا بی ربط و البته حساس و تقریبا توهین آمیز در گروه پست کرده بود.
همان روز چند تماس اعتراض آمیز از اعضاء گروه دریافت کردم مبنی بر اینکه مطالب
گروه باید مدیریت بشه. از طرف یک شخص مهم هم پیام غیر مستقیمی دریافت کردم که این
مطالب نباید در گروه منتشر بشه و شما مسئول هستید!
خوب من
چه کردم؟ فورا گوشی تلفن را برداشتم و زنگ زدم به رییس شرکت واتسپ و گفتم عزیز
دلم، لطفا امکان مدیریت پیام ها در هر گروه، قبل از پست شدن به کل گروه را در
اختیار ادمین ها قرار بده تا این مشکلات پیش نیاید. او هم گفت چشم، پس چرا زودتر
خبر ندادی؟ همین الآن این کار را می کنم…
و خلاصه مشکل به خوبی و خوشی برطرف شد!!!
خیر
دوستان، من این کار را نکردم و به جای اون، کلا گروه را حذف کردم و موضوع تشکیل
گروه در واتسپ را هم از برنامه کاری خودم خارج کردم.
دقیقا
همین سیستم خنده دار را تلگرام ایجاد کرده. ولی دوستان، این سیستم خنده دار برای
همین ایجاد شده که هر کسی در گروه بیاید و هرچه میخواهد بگوید. در کشورهایی که این
موضوع قابل درک باشه، کسی یقه ادمین گروه را نمیگیرد و بازخواست نمیکند به خاطر
کاری که اصلا او مسئولیتی در قبالش ندارد! بلکه همه متوجه هستند که ساختار گروه در
واتسپ و تلگرام همین است و این تقصیر ادمین نیست و ادمین کاری از دستش بر نمی آید.
در واقع حتی مطالب ارسال شده بی ربط، توسط ادمین نمی تواند حذف شود!
این
اشتباه ما است که از ابزار چت، به عنوان ابزار آموزشی یا ابزار اطلاع رسانی عمومی
استفاده کنیم. البته دلیل این موضوع هم واضح است. وقتی فیسبوک فیلتر باشد، همه
دنبال راه کار جایگزین خواهند شد و فعلا بهترین راه کار، تلگرام و واتسپ است!
حالا
مدتی است که تلگرام یک حرکت عجیب انجام داده (به نظر من این حرکت، یک نوع خودکشی
است) که شاید به نظر بیاید مشکل قبلی را برطرف کرده باشد ولی یک مشکل بسیار جدی
جدید ایجاد کرده آن هم شکل دهی مجدد “جریان یک سویه اطلاعات”!
در مدت
چند سال اخیر، وجود شبکه های اجتماعی باعث شده بود مردم کم کم به جریان دو سویه و
چند سویه بین تولید کننده محتوا و مصرف کننده محتوا را درک کنند و این ارتباط دو
طرفه باعث شده بود تا مفاهیم بسیار نوین و موثر برای کسب و کارها و در فضای آنلاین
شکل بگیرد. تولید محتوا، اشتراک گذاری و دریافت فیدبک از مخاطب و محتوای تولید شده
توسط مخاطب (User Generated
Content)همه
امکانات مهمی بودند که سالها طول کشیده تا شکل بگیرند و مخاطبین کسب و کارها و
برندها، به همفکری و هم افزایی و اشتراک گذاری محتوای تولید شده، عادت کنند. ولی
متاسفانه تلگرام با معرفی امکان جدید “کانال” دوباره دارد
ما را بر می گرداند به سال ها قبل! خیلی خیلی قبل تر!
امروزه
می بینیم که برندها دارند از “گروه” به همان دلیل عدم کنترل روی محتوا، به سمت
ایجاد “کانال” حرکت می کنند، با این هدف که جلوی انتشار مطالب نا مرتبط را بگیرند.
ولی نمی دانند که با این کار، یک خطای استراتژیک بزرگ را مرتکب می شوند و آن هم
این است که حق مخاطب در انتخاب مطالب، ارسال فیدبک و نظر، دیدن سایر نظرات و هر
گونه تعامل با محتوای تولید شده که نتیجه آن عدم تعامل با برند است را در بر خواهد
داشت.
شما
خودتان این حس را ندارید وقتی می بینید اطلاعاتی برای شما ارسال میشود که در زیر
آن اطلاعات، امکان ارسال نظر یا سوال برای شما وجود ندارد و هیچ چاره ای ندارید جز
خواندن مطالب و یا کلیک بر روی امکان
“Mute” و
یا خیلی بد تر از آن: “خروج از کانال و نادیده گرفتن آن برند برای همیشه”
من که دلم نمی خواهد
برای برند شرکتی یا شخصی خودم چنین بلای غیر قابل جبرانی پیش بیاید. به هیچ کس هم
توصیه نمی کنم، فقط به این دلیل که مدیران سازنده یک سیستم مثلا تلگرام، امکانی
قدیمی و منسوخ شده را با هزاران تبلیغ و بزرگ نمایی، دوباره اختراع می کنند، ما هم
فکر کنیم پس حتما این یک امکان عالی است و از همین فردا باید آن را در کسب و کار
خودمان پیاده سازی کنیم. به نظرم باید هر ابزاری را با مطالعه و دقت انتخاب کنیم.
این ابزارها مثل چاقوی جراحی هستند. هم می توانند برای کسب و کار و برند ما مفید
باشند و هم می توانند خطرناک باشند. باید دید هر ابزار چطور می تواند به ما، به کسب
و کار و برند ما و در نهایت به مخاطب ما کمک کند تا بهتر و موثرتر، در ارتباط و
تعامل باشیم. جدید بودن یا چون همه دارند استفاده می کنند پس من هم باید استفاده
کنم، دلایل منطقی برای استفاده از این ابزارها نیستند.
مخاطب
عزیز، شما حق دارید هر نوع نظر مثبت یا منفی و تکمیلی در مورد این مطلب را مطرح
فرمایید تا من و همه خوانندگان آن، بتوانند از نظرات شما استفاده کنند.