دنیای تجارت الکترونیک

دنیای تجارت الکترونیک

فن آوری اطلاعات و تجارت الکترونیک
دنیای تجارت الکترونیک

دنیای تجارت الکترونیک

فن آوری اطلاعات و تجارت الکترونیک

نکات لازم در بالا بردن بازدید آگهی دیوار

استفاده از عنوان مناسب

استفاده از ارتقا در سیستم دیوار


خاطرات مرداد ماه 1402

دو شنبه 2 مرداد  1402


سه  شنبه 3 مرداد  1402

حرکت از مهاباد به زنجان - ساعت 16 بود رسیدیم منزل


چهارشنبه 4 مرداد  1402

بهای عوارضی زنجان به قزوین 2750 و الکترونیکی بود

حرکت از زنجان به خانه

شام رفتیم پارک میهمان علی آقا بودیم با حسن آقا و محمودآقا و جگر تابه ای میل کردیم .

خرید سوغاتی برای خانواده - 4 عدد چاقو شماره 1 و تخته گوشت چوب روسی خریدیم شد هر ست 300

فروشگاه چرم و چاقو رنجان 02433774126

برند استیل حیدری بود .


پنج  شنبه 5 مرداد  1402 

شام رفتیم پارک با پدرم و ناهید خانم - ماکارونی درست کردیم و رفتیم میل کردیم .


جمعه 6 مرداد  1402

ساعت 9 صبح جلوی درب منزل علی آقا بودیم و محمود آقا هم رسیدند و ماشین را منزل علی آقا گزاشتند و با ماشین ما اومدند تا به صدا و سیما برسیم و با حسن آقا بریم . ساعت 10 رسیدم و بالاخره حرکت کردیم . ساعت 14:30 رسیدیم انزلی . تا اتاق را بگیریم شد 15:30 یعنی با تاخیر .

با غذایی که از روستای زمان در رشت مقابل پایانه مسافربری گرفته بودیم و در راه میل کرده بودیم ناهار را به نوعی سرو کرده بودیم اما من لوبیا پلو خوردم و کمی گرسنه بودم و در اتاق کمی قیمه میل کردم . بعد از تحویل اتاق خوابیدم تا کمی هوا خنک تر شود .

حول و هوش ساع18 رفتم دریا و من رفتم توی آب . آب دریا نسبتا گرم بود و طوری که حسن آقا و محمود آقا و علی آقا و محمد امین هم توی آب بودند . آلو و سیب را از یخدان بردن کنار ساحل و میل کردیم و خلیلی چسبید .

دو ساعتی توی آب بودیم و دوش گرفتم و همگی رفتیم بیرون که شام بخوریم . چندین رستوران سر زدیم تا بالاخره در یک رستوران در میدان نزدیک ساحل رفتیم و غذای خوبی میل کردیم و یک میلیون و سیصد شد .

بهای عوارضی قزوین به رشت 11500


شنبه 7 مرداد  1402


یک شنبه 8  مرداد  1402


دوشنبه 9 مرداد  1402

بهای عوارضی قزوین به رشت 11500


سه شنبه 10 مرداد  1402

بستنی خریدیم 100 و منزل پدرم رفتیم برای زیارت قبول مادرم که از مشهد برگشته بود . قاسم دایی هم بود .

علی آقا میهمان داشتند اکبر آقا و ما نشد برویم .


چهارشنبه 11 مرداد  1402

بوستان رفتیم و با علی آقا شام میل کردیم . کباب گلپایگانی  که از شب قبل زیاد مونده بود .


پنجشنبه 12 مرداد  1402

منزل دایی رضا دعوت داشتیم اما گفتیم میهمان هستیم و نرفتیم .


جمعه 13 مرداد  1402

شرکت در امتحان کارآموزی وکالت که ساعت 8:30 شروع شد و تا 12:30 طول کشید .

شب رفتیم بوستان و خورشت بادمجان میل کردیم .


شنبه 14 مرداد  1402

خرید میوه از شنبه بازار برای خودم و پدرم

خرید گوشت مرغ از رفاه 144

شب ساعت 7 بود رفتم الکتریکی در سعدی و چراغ دیواری فازی خریدم برای حیاط - دانه ای 190 که شد 570 و سه عدد لامپ 15 وات خریدم که شد 156 .

شام رفتیم بوستان و تخم مرغ آبپز میل کردیم . بعد از شام بود که محمود آقا هم آمدند .


یکشنبه 15 مرداد  1402


دوشنبه 16 مرداد  1402

برقکار اومد و سه عدد چراغ دیواری حیاط را نصب کرد . دو تا از چراغ ها برق نول نداشت و مجبور شدیم از روی کار کابل برق بکشیم .یک دفعه باران تابستانی بارید و حسابی شهر خنک و بارانی شد .

منزل پدرم رفتم و یوروستومی را تعویض کردم .

شام بوستان معلم رفتیم و فهمیه خانم ماکارونی درست کرده بود و میل کردیم .


سه شنبه 17 مرداد  1402


نصاب درب پارکینگ آقای یونسی اومد و درب و چشمی و برد  را بازدید کرد و گفت باید چشمی عوض بشه و جک یاید جوش بخوره به تیرآهن با پلیت تا خوب سفت بشه .


چهارشنبه 18 مرداد  1402

آقای یونسی اومد و چشمی درب خریده بود و چشمی را عوض کرد .

ز داروخانه دکتر جهانگیری در نوروزیان قرص سرماخوردگی و عصب کش دندان خریدم 02833662656


پنج شنبه 19 مرداد  1402

خرید از فروشگاه جهاد

استخر رفتم

شام میهمان علی آقا رفتیم جوجه 20- بعد از جوجه رفتیم بوستان معلم تا چای بخوریم با محمود آقا که ما همسرم حالت تهوع داشت و نرفتیم و رفتیم منزل


جمعه 20 مرداد ماه

خرید میوه با پدرم از بازارچه سپه-

برنج علی کاظمی 10 کیلویی 900 از حمید آقا خریدم.

نحوه تمیز کردن سمعک + فیلم

شام منزل علی آقا رفتیم و در پشت بام جگرتابه ای با برنج میل کردیم . هوا کمی وزش باد داشت .


شنبه 21 مرداد ماه

با همسرم ساعت 10 بود رفتیم برای تحقیق از خواستگار محترم و ساعت 13 برگشتیم و رفتیم منزل پدرم

از لوازم پزشکی خمسه ، باطری سمعک 13 خریدم 42 هزار تومان - 02833245251

بعد از ناهار خواستیم برویم مطب دکتر در هشتگرد که منشی تماس گرفت و گفت دکتر امروز نیست .

علی آقا از گوشت تنظیم بازار خرید کرده بود . فروشگاه شیرین عسل . هر بسته 1.5 قیمت 470 خزار . شب رفتیم گوشت را گرفتیم 3.5 شد 1150 و شب شام رفتیم منزل علی آقا و کباب تابه ای میل کردیم .


یک شنبه 22 مرداد ماه

در بوستان دو میدانی رفتم .

شام رفتیم بوستان و تخم مرغ آبپز میل کردیم . آخر شب هم محمودآقا آمدند .


دوشنبه 23 مرداد ماه

خرید شیرینی کیک یزدی کیلویی 75 بود و 200 تومان خریدم 48 عدد شد برای روزه مامان

خرید سنگک برای پدرم که شام با آبگوشت میل کنیم.

شام منزل پدرم بودیم و آبگوشت میل کردیم .

هوا کمی خنک شده بود در آخر شب و از گرمای تابستان کم شده بود


سه شنبه 24 مرداد ماه

ساعت 20 بود رفتم مغازه عینک آقا هادی و برایم دسته عینک که کج شده بود درست کرد و پول هم نگرفت .

شام منزل خوردیم و بعد از شام رفتیم بوستان و میوه و چای بردیم . علی آقا و محمود آقا هم آمدند .


چهار شنبه 25 مرداد ماه

با امید رفتیم مغازه اش در پاساژ ولیعصر و آموزش کامپیوتر و سایت کاریابی عمان تدریس کردیم  و 100 گرفتم

میوه خریدم - هلو انجیلی 35 - خربزه 18 - آلو 25 - لیوان یکبار مصرف 25 - نان باگت 9 عدد 36000 و خیار شور 21 و نوشابه دو عدد 59 و رفتیم بوستان معلم . همسرم هم کتلت و کوکو سیب زمینی درست کرده بود و با محمود آقا و علی آقا میل کردیم .


پنج شنبه 26 مرداد ماه

شام ناهید خانم ماکارونی درست کرده بود و با پدرم رفتیم بوستان الغدیر . منیژه خانم هم بود . هوا نسبتا خنک بود

ما هم چایی و میوه بردیم . خیار نداشتم و حوصله نداشتم برای خرید یک رقم میوه برم بیرون . به پدرم گفتم و ایشان آوردند پارک


جمعه 27 مرداد ماه

ناهار رفتیم منزل پدرم . ماست و کره خریدم و رفتیم . حجت عمو هم آمده بود و دختر عمع اعظم با علی آقا آمدند و ناهار که لوبیا پلو بود با هم میل کردیم و خیلی هم خوشمزه بود . بعد از خواب و استراحت با آنتن درون ساختن تلویزیون ناهید خانم را چک کردم که زیاد فرقی نکرد و 5 تا شبکه گرفت و همان آنتن هوایی را برایشان می بندم . خلاصه شام هم موندیم و لوبیا پلو ظهر با آش دوغ را میل کردیم و رفتیم منزل .


شنبه 28 مرداد ماه

امروز نظافت ساختمان بود و در خانه موندم تا نظافتچی اومد و ساعت 12 رفت . بعدش رفتم پاساژ مهر و ماه و با آقای بیانی صحبت کردم . 3 تا مغازه معرفی کرد و رفتم دیدم  . مغازه ها در راهرو بود و 8 متری بود و اجاره 1500 با 15 میلیون پول پیش یا همان رهن . یک مغازه هم داشت 12 متر که بزرگ بود اما جاش خوب نبود و اینترنت آنتن نداشت . خلاصه با آقای مهربان که در اونجا مغازه داشت صحبت کردم و به من گفت اول یک پروژه طراحی سایت  در پونیشا بگیرم  انجام بدم و بعد بیام مغازه کرایه کنم  . در ضمن حدود 700 هم شارژ ماهیانه باید کنار بگذارم به جز اجاره .یعنی 2 تا 3 میلیون هزینه ماهیانه دارد .

اتحادیه کامپیوتر هم رفتم و گفت جواز 3 میلیون خرج دارد و برای هر سال حق عضویت هم 1800 هزینه دارد .

شب هم رفتم شیر ظرفشویی توفان خریدم و بعد رفتیم پارک معلم و تخم مراغ آبپز میل کردیم و باد تندی هم وزید و هوا خنک بود و ساعت 11 رسیدیم منزل .


یکشنبه  29 مرداد ماه

شام منزل علی آقا رفتیم و آبگوشت میل کردیم .


دو شنبه 30 مرداد ماه

آموزشگاه رفتم و در خصوص دریافت دستمزد صحبت کردم .

از بازار میوه خریدم . هلو انجیلی 35 - آلو 30 - خیار 20 - هویج 7 - موز 75

ساعت 21 رسیدم منزل .


سه شنبه 31 مرداد ماه

تعویض یوروستومی پدرم ساعت 20 و ملاقات با جواد و ناهید خانم و صحبت در خصوص جذب نیروی انسانی برای جواد

شام رفتیم منزل محمودآقا برای تولد محمد امین. شام را کباب کوبیده میل کردیم و 500 هدیه دادیم . علی آقا  و مادرجون  هم یک میلیون کادو دادند .

خربزه ای که در منزل خودم میل کردم به قدری شیرین بود که روی گلویم نشست . بعد رفتیم منزل محمود آقا ، اونجا هم باز خربزه میل کردم و بیشتر گلویم سنگین شد.