دنیای تجارت الکترونیک

دنیای تجارت الکترونیک

فن آوری اطلاعات و تجارت الکترونیک
دنیای تجارت الکترونیک

دنیای تجارت الکترونیک

فن آوری اطلاعات و تجارت الکترونیک

چطور کارانه ها را بین کارمندان به صورت درست تقسیم کنیم ؟

در یک سازمان که 10 نفر مشغول به کار هستند ، چطور حقوق را تقسیم کنیم که شایستگی ها مد نظر باشد ؟

  ادامه مطلب ...

خاطرات مرداد ماه 1403

دوشنبه 1 مرداد 1403

مراکز خرید را دیدن کردیم .


سه شنبه 2 مرداد 1403

پارک آبی رفتیم . بلیط هر نفر 500 لیر بود . ساعت 13 تا 17 اونجا بودیم .


چهارشنبه 3 مرداد 1403

برای خرید رفتم ال سی . از ساعت 12 تا 19 در ال سی بودیم .


پنج شنبه 4  مرداد 1403

ساعت 12 سوار ون شدیم و  پس از سوار کردن بقیه مسافران ساعت 15رسیدم مرز رازی و بعد از انتظار و  چک کردن مدارک ساعت 6 رسیدیم به ترمینال خوی .

ساعت 19 سوار اتوبوس شدیم و نیمه شب جمعه حدود 3.5 صبح رسیدیم قزوین

تعاونی 4 سفر 724 خوی - 04436250801 مقصد خوی - تهران - اتوبوس VIP - کرایه نفری 320000

ساعت حرکت 7 عصر


جمعه 5 مرداد 1403

ظهر بود منزل پدرم رفتم و کلید خانه را گرفتم .

حجت عمو را هم ملاقات کردیم .

عصر با همسرم رفتیم منزل پدرم و هدیه ها را تحویل دادیم و هدیه ناهید خانم را تحویل دادیم .

بعد رفتیم منزل علی آقا و هدیه ها را تحویل دادیم و شام را میل کردیم و ساعت 12 اومدیم منزل .


شنبه  6 مرداد 1403

به دلیل گرمای هوا ، ساعت کاری ادارات تا ساعت 10 بود . رفتم بانک ملت و کارت بانکی خود را تعویض کردم .

شام رفتیم منزل محمودآقا و میهمان جوجه کباب حسن آقا بودیم . هدیه ها را تحویل دادیم .

ساعت 12:30 برگشتیم منزل .


یکشنبه  7 مرداد 1403

به دلیل گرمای هوا ، امروز روز تعطیل بود .

بانک ملت رفتم و کارت جدید ملت گرفتم و موبایل بانکم را فعال کردم .

بازار رفتیم با پدرم و خرید کردیم .

شام رفتیم پارک و دیماج مامان را میل کردیم .

هوا خنک بود و نسیم خوبی می وزید .


دوشنبه  8 مرداد 1403

اعتصاب کارکنان تا ساعت 11 طول کشید .

مغازه محمود آقا رفتم  از ساعت 19 الی 21:0 و یک میلیون دریافت کردم .

فاکتور خرید گروه صنعتی فار را ثبت کردم به همراه ثبت فاکتور فروش مشتریان . خانم عابدی از دانشجویان هم اونجا اومد .


سه شنبه  9 مرداد 1403

اعتصاب کارکنان تا ساعت 11 طول کشید .

تماشای مسابقات شنا المپیک - 800 متر آزاد

تماشای اوشین - ریوزو شوهر اوشین بود - ایجی کارمند ریوزو بود .


چهار شنبه  10 مرداد 1403

ساعت 22 ، جوجه بروستد بیست رفتیم . یک عدد فیله 240 - سوپ 20 - نوشابه 33 - جمعا 293

تماشای بسکتبال آمریکا و مسابقات ژیمناستیک


پنج شنبه  11 مرداد 1403

قطعی شبکه خانم حسینی - سیم 8 شبکه قطع می باشد و کامپیوتر آی پی نمی گیرد وبه شبکه وصل نمی شود .

با لن تستر چک کردم و متوجه شدم سیم 8 روشن نمی شود و قطع است . برای همین از اتاق دیگری آزمایش کردم و دیدم تمامی چراغ سیم ها درست است و روشن می شود .

شام رفتیم بوستان معلم . ناهید خانم ماکارونی درست کرده بود و در پارک میل کردیم


جمعه  12 مرداد 1403


شنبه  13 مرداد 1403

بانک آینده رفتم و دو میلیون به حساب پدرم اضافه کردم  .جمعا 53 شد .

خرید نان لواش و بربری

بازار رفتیم با ناهید خانم و برای روضه میوه خریدم . شلیل - سیب - آلو - خیار - ساعت 9:30 رفتیم و 11:30 برگشتیم . هوا گرم بود اما میوه خوبی خریدیم . 770 میوه شد و 308 هم شیرینی برای 65 نفر

ناهار را منزل مادرم میل کردیم با محبوبه خانم - قورمه سبزی

عصر رفتم تعویض روغنی طیبا - در کیلومتر 241 روغن ، فیلتر روغن ، هوا را تعویض کردم . 725 هزار شد .

خرید لامپ 12 وات از الکتریکی حامد 45-02833234176

خرید دستگیره درب ورودی 140- ابزار یراق حسینی 02833336198

شام منزل پدرم بودیم و ساعت 23 رسیدیم منزل .


یک شنبه  14 مرداد 1403

شام منزل علی آقا رفتیم و لوبیا پلو میل کردیم .


دو شنبه  15 مرداد 1403

خرید چای قلم دو از موسی زاده - 160

مغازه محمودآقا رفتم . 19 الی 22:20 - تابلو فلزی و لوستر و گلدان فروختیم . یک عدد آباژور را نشان کردم برای خرید .

شام منزل علی آقا رفتیم .


سه شنبه  16 مرداد 1403


چهارشنبه  17 مرداد 1403

کسب نشان طلا توسط ساروی و نشان برنز توسط خانم مبینا نعمت زاده ، یکی از لذت بخش ترین خاطرات این روز بود

استخر رفتم ساعت 21:30

شام منزل علی آقا رفتیم و املت میل کردیم .



پنج شنبه  18 مرداد 1403

شب رفتم برای خرید ذغال . ذغال کبابی می خواستم اما فروشند ذغال قلیان داد و یک کارتن 7 کیلو را 130 خریدم

لیوان یک بار مصرف خردیم 30 -

هندوانه خریدم .

شب وسایل سفر به دورنیکا را آماده کردیم .


جمعه  19 مرداد 1403

ساعت 7:15 رسیدیم منزل پدرم و منتظر شدیم بقیه آماده شوند .

ساعت 8 حرکت کردیم . در پایگاه کوهین ساعت 8:30 صبحانه را میل کردیم .

ساعت 10 بود رسیدم دورنیکا . هوا ابری بود و خنک تر از شهر خودم . 40 هزار ورودی دادیم و وراد شدیم و در زیر سایه درخت که به منقل هم نزدیک بود ، زیر انداز انداختیم و رودخانه هم در روبرویمان بود .

دورنیکا طبیعت زیبایی داشت و سرویس بهداشتی تمیزی داشت و فرنگی هم داشت . محیط نسبتا تمیز بود اما باز هم بطری نوشابه و آب معدنی پیدا می شد روی زمین . خلاصه ناهار را ساعت 13:45 میل کردیم و میوه و میل کردیم . بعد از چرت میان روزی هندوانه میل کردیم و ساعت 16 حرکت کردیم . در رودبار توقف کردیم و مربای بالنگ 70 و کلوچه 12 عدد 98 خریدیم و ساعت 19 بود رسیدیم منزل .

شب آنقدر خسته بودم که 10 دقیقه مونده بود به مسابقه تکواندوی مهران برخورداری ، خوابیدم و مسابقه را ندیدم . و مدال نقره را به ایشان تبریک می گویم .


شنبه  20 مرداد 1403

خرید نان و هماهنگی با جباری برای نصب دستگیره درب .

ساعت 17 رفتم با مادرم بانک جاویدان برای وام و برگشت اومدمیدم لوازم خانگی دیدیم و قیمت گرفتیم . یخچال جنرال 16 میلیون و فروشنده گفت دو قلو 50 میلیون .

رحمان عموزاد قهرمان بهشری هم در یک مسابقه زیبا در سه دقیقه نخست حریف خود را مغلوب کرد و به فینال رفت . چه کشتی بود تا مدت ها یادم نمیره .

ساعت 19 رسیدم منزل تا آقای جباری اومد و دستگیره را با مهارت خاصی نصب کرد .

آخر شب هم مسابقه امیر حسین زارع  اهل آمل با حریف گرجستانی را دیدم و مدال نقره ایشان مبارک باشه . امیرحسین خیلی جنگنده کشتی گرفت و 10 بر یک عقب بود که 10 بر 9 شکست خورد .

اما آرین سلیمی ورزشکار کرمانشاهی توانست در یک مسابقه زیبا حریف بریتانیایی خود را شکست بده و دل ما را شاد کند .


یکشنبه  21 مرداد 1403

گرمای هوا

تماس با شرکت دوو برای سفارش خرابی یخچال پدرم . ثبت شد .

اختتامیه المپیک با حضور حسین توکلی و علیرضا حیدری را در شبکه ورزش را تماشا کردم .


دوشنبه  22 مرداد 1403

همسرم و مادرم را رسوندم مطب دکتر طارمی

مغازه محمودآقا رفتم ساعت 19 الی 22:20 و یک عدد آباژور خریدم 700

بعد از مغازه رفتیم منزل آقا مهدی را در کوچه بن بست فردیس دیدیم و ساعت 23:45 رسیدیم خانه


سه شنبه  23 مرداد 1403

خرید میوه از بازار - هلو انجیلی درهم 25 - خیار و گوجه 25 - آلو سیاه 32 - انجیل 40 - سیب زمینی و پیاز 10

عینک پدرم را گرفتیم . نه میلیون و نیم شد .

روبینی عینک مادرم را عوض کردیم و برای پدرم میوه خریدم و رسوندمشون خانه

یخچال دیپوینت را که از مجید آقا خریده  بودند آورد در منزل پدرم .

شب رفتیم منزل علی آقا


چهار شنبه  24 مرداد 1403

امروز کمی هوا خنک شده بود در مقایسه با روزهای قبل .

اسماعیل و عمویش هم دیشب رفتند کربلا و این هفته سر کار نیستند .


پنج شنبه  25 مرداد 1403

وزش باد ملایم در اویل صبح و کاهش سه تا 5 درجه ای هوا

بر روی کامپیوتر های 324 مهارتی - ویندوز 7 با فلش وی تو ری ویندوز نصب کردم . vtory

شب مادرم خانم جان خورشت قیمه درست کردند و رفتیم منزل محمودآقا میل کردیم و تا 2 صبح اونجا بودیم .


جمعه  26 مرداد 1403

شب مادرم لوبیا پلو درست کردند و ناهید خانم هم لوبیا پلو درست کردند و رفتیم بوستان معلم . ما هم چای با گلاب و میوه بردیم . هوا خنک بود و باد خوبی می وزید . شام را میل کردیم و ساعت 11:40 رسیدیم منزل .


 شنبه  27 مرداد 1403

شهرداری برای پرداخت عوارض و پسماند تخفیف گزاشته بود و رفتم پرداخت کردم . 142 عوارض شد و 230 پسماند با جایزه خوش حسابی قسط مسکن را پرداخت کردم و یوروستومی برای پدرم خرید م و اومدم خانه

شب هم رفتیم برای همسرم قطره چشم خریدم با چشم بند و لامپ چراغ خواب خریدم با سیم برای آباژور  رفتیم منزل علی آقا .


یک شنبه  28 مرداد 1403

جراحی لاسک چشم همسرم

خرید گوشت از آقا مهدی توسط علی آقا برای خودم و پدرم . حدود 5.5 کیلو شد دو میلیون و ششصد هزار تومان

آقا مهدی گلابی و هلو انجیلی هم دادند که من هم به ناهید خانم و پدرم یک ظرف دادم


دو شنبه  29 مرداد 1403

نصب برنامه پایتون بر روی کلاس 324 انجام نشد و دلیلش منقضی بودن ویندوز7 بود . اومدم از سایت 410 خودم برنامه مخصوص ویندوز 7 را در فلش کپی کردم و برای نصب بردم .ضمنا فلش نصب ویندوزم هم ویروسی شده بود . نصب ویندوز حدود 20 دقیقه با فلش طول می کشید برای سیستم های با مشخصات اونجا . حدود 29 سیستم هست .

مغازه محمود آقا با موتور  رفتم . یک زوج جوان با خانواده هاشون اومدند و یک عدد ساعت دیواری نقره ای لوتوس خریدند .5900

ساعت 22:25 بود رسیدم منزل و با همسرم شام میل کردیم .


سه شنبه  30 مرداد 1403

ساعت 9:30 رفتیم مطب دکتر قاجار برای ویزیت چشم همسرم و در مطب اعظم خانم  زن سعید آقا را هم دیدیم .

دکتر ویزیت کرد و گفت شنبه ساعت 10 بیایید برای برداشتن پانسمان چشم .

ادامه نصب برنامه پایتون


چهار شنبه  31 مرداد 1403

اداره شهرداری رفتم و عوارض جدید منزل پدرم را گرفتم که آخرین روزی بود که تخفیف داشت . 60 تومان تخفیف فقط برای امسال داشت .

جلسه دفاع عرفان برگزار شد و نمره اش 20 شد . حمدی ، زیبا خانم و منیژه خانم هم بودند .

برنامه پایتون را روی کامپیوتر ها با موفقیت نصب کردم . مهندس صادقی هم vmware 12  نصب کرد با دیپ فریز

استخر رفتم و از آقای اسماعیل زاده کالباس خریدم و شام میل کردیم