دوشنبه 1 آذر
بارش پاییزی باران از نیمه شب و صبح
شام منزل پدرم و زرشک پلو با مرغ میل کردیم . دو کیلو هویج را برای پدرم آبمیوه گیری کردم .
سه شنبه 2 آذر
پرداخت قبوض تلفن
نصب ویندوز 7 روی لپ تاپ مهرناز و نصی درایور ها به صورت اینترنتی با مودم منزل
جفت گیری طوطی ها - روز چهارم جفت گیری
چهارشنبه 3 آذر
سرچشمه رفتیم برای کوه نوردی - سرو صبحانه در هوای خوب و آفتابی
سرچشمه در روستای رزجرد قرار دارد و آب و هوای خوبی داشت .
خرید هویج - سیب زمینی - سیب و شستن آنها
برای پدرم هویج بردم تا آبگیری کنند .
تحویل لپ تاپ مهرناز
تماشای فوتبال لیور پول و پورتو و بازی مهدی طارمی
پنج شنبه 4 آذر
بانک آینده رفتم اما نوبت به من نرسید .
واریز پول 1200 به حساب ملی مادرم
پرداخت قبوض برق منزل پدرم با کارت ملت خودش.
خرید گوشت از وال مارکت - ران گوساله 1.300 گرم و قلوه گاه 700 گرم مبلغ 265000
شام منزل علی آقا بودیم و جوجه کباب میل کردیم .
4 تا پمپ بنزین رفتم برای بنزین سوپر اما موفق نشدم پیدا کنم و همان معمولی زدم .
جمعه 5 آذر
پیاده روی در مسیر کوثر
چک کردن موتور ماشین . ریختن ضدیخ در رادیاتور یک استکان - شل کردن سیم کلاچ
خرید از بابایی و تخم مرغ از آقا رضا
علائم و نشانه های خرابی پمپ بنزین 405
مادرم منزل پسر زینت خانم در کوچه وهابی مطلق بود که رفتم آوردم منزل .
شام منزل علی آقا بودیم و حسن آقا و محمودآقا و حاج ابوافضل هم بودند. علی آقا همبرگر درست کرده بودند 21 عدد دو کیلو گوشت مصرف شد .
شنبه 6 آذر
رساندن همسرم به سر کار
مراجعه به بانک آینده و واریز پول به حساب پدرم با سود جدید 20 درصد. امروز یاد گرفتم که روزانه تا 10 میلیون میشه کارت به کارت کرد و برای مبالغ بیشتر باید حواله پایا زد . کارمند بانک می تواند یک روز زودتر سود را واریز کند با نرم افزار بانکی اما کمی مبلغ سود کمتر می شود . من سود بانکی در روز 7 می گرفتم 220 اما با این کار 210 گرفتم در روز 6 .
تعویض فیلتر بنزین که خیلی کثیف بود و پرفتکس انداخت 45000- روی فیلتر با سیم مفتول بسته بود آقای طیبا و وقتی رفتم پیش رضا گفت بروم همان جایی که قبلا عوض کردم و این کار نیاز به مکانیکی دارد . پیش طیبا رفتم و برایم به راحتی عوض کرد .
خرید برنج 20 کیلو برای پدرم کیلویی 48 از حاج محمد
مراجعه به دکتر امینی و نوشتن آزمایش برای پدر و مادرم
خرید انژکتور شور کاسپین 35000 برای باک بنزین ماشین که فکر می کنم انژکتورهایش کثیف شده باشد . 15 لیتر باک بنزین داشت و کامل 400 میلی لیتر را در باک ریختم تا ببینم چی می شود .
در خصوص علائم خرابی پمپ بنزین و صفحه کلاچ و استپر در آپارات مطالعه کردم و به این نتایج رسیدم :
اگر پمپ بنزین خراب باشد صدای ناهنجاری می دهد و یا اصلا ماشین روشن نمی شود .
اگر استپر خراب باشددور موتور ماشین آرام نمی شود و روی 2 و 3 می رود و بر می گردد . بعضی وقتها هم کثیف است و با باید فشنگی داخل آن را تمیز کنیم . در صورتی که دور آرام کار می کند مشکلی ندارد .
صفحه کلاچ های 6 فنره ای هستند که نرمتر از 4 فنره می باشند و به اصطلاح پری دمپر گفته می شود . جنس بعضی از صفحه ها خشک هستند برای همین است که پدال سفت می شود . سیم کلاچ خراب باشد و ریش ریش شده باشد هم در سفت شدن پدال موثر است و باید اول روغنکاری بشود و تنظیم باشد اگر جواب نداد سیم کلاچ عوض شود . در بعضی مواقع داخل فلایل باید تراش کاری شود قبل از نصب صفحه که این مطلب را من جایی نشنیده بودم و یک مکانیک اهل تهران در آپارات گفت .
الان که دارم این مقاله را می نویسم ، عروس طوطی ها جفت گیری کردند .
یک شنبه 7 آذر
آزمایشگاه پارسیان رفتم اما با بیمه اس او اس و ملت قرارداد نداشت و قبض می داد . هر آزمایش چیزی حدود 300 می شد که پدرم گفت بریم جایی که قبول میکنه و رفتیم آزمایش دانش و انجام دادیم .
شماره تلفن بیمه ملت در تهران : 02185333 - بیمه تکمیلی خودم هم ملت است
میلاد دوو سی ال او را فروخته بود . مدل 1383 را 95 میلیون در مهر فروخت به دوست پدرش . الان کویک گرفته و می گه که از گیربوکس روغن می زنه اما گارانتی داشت و برایش عوض کردند . در کل راضی نبود از کیفیت کویک و گفت خواستی بگیری مدل کویک اس را بگیر که خوشگل تر و جدیدتر است و سویچ آن کی لس هست .
مطالعه در خصوص آب رادیاتور و ضدیخ از سایت دکی کار . یاد گرفتم که آب سبز رنگ که در جایگاه بنزین می فروشند همان آب مقطر بدون املاح است که با ضدیخ مخلوط شده است برای خودروها .
دوشنبه 8 آذر
تعویض یوروستومی پدرم
سه شنبه 9 آذر
رساندن همسرم به محل کار
مرخصی ساعتی گرفتم و صبحانه در منزل با بربری تازه میل کردم
دنبال فائزه خانم و کیمیا خانم رفتیم و رفتیم تالار جشن نامزدی حمیدرضا. ساعت 19:30 اونجا بودیم . فکر کردیم اول رسیدیم اما دیدیم همه میهمانان رسیده بودند . علی آقا دیر اومد ساعت 21:30 بود تقریبا . با همسر سپیده خانم هم آشنا شدم . امیر آقا بود . شام هم یک سیخ کباب کوبیده با یک سیخ جوجه کباب بود .
ساعت 1:15 رسیدیم منزل
هوا سرد بود اما ابری نبود و رطوبت کم داشت .
چهارشنبه 10 آذر
گرفتن جواب آزمایش از آزمایشگاه
منزل پدرم رفتم و جواب آزمایش را دادم
شام منزل علی آقا رفتیم و ماکارونی میل کردیم . برای فردا هم ماکارونی دادند .
پنج شنبه 11 آذر
مکانیکی عباس رحیمی رفتم که داوود سفارش کرده بود . ماشین را سوار شد و گفت پدال کلاچ خوبه و نیازی نیست سیم کلاچ را عوض کنی . دیسک صفحه هم دارد . چون ریپ نمی زنه از وایر ها هم نیست . شتابش هم خوبه و انژکتورها تمیزه .
شام منزل علی آقا رفتیم و کوکو سیب زمینی و شیر موز میل کردیم .
هوا سرد بود .
چی یاد گرفتی ؟ یاد گرفتم اگر سنسور کیلومتر 405 خراب باشه ، ماشین وقتی در دنده خلاص باشه مثل سر چهار راه و پشت چراغ قرمز ، خاموش میشه .
جمعه12 آذر
پیاده روی و خرید نان لواش و سنگگ
سرو صبحانه و عدسی
تماشای فیلم سینمایی نمکی- فخیم زاده و حسین گیل
شام منزل علی آقا و سرو بال و بازوی جوجه سیخی - بال و بازو را روی منقل گازی پخت کردیم خوب شد اما به خوبی پختن روی ذغال نشد .
تماشای نحوه خرد کردن دل جگر و قلوه و سیخ زدن آن: باید جگر را از وسط نصف کنیم و دل را هم با سه برش باز کنیم و جدا نکنیم . نحوه سیخ زدن هم یک عدد چربی بعد یک عدد جگر به اندازه انگشت باشد .
شنبه 13 آذر
خرید لوازم سوپرمارکتی از فروشگاه جهاد - لامپ اشکی 7 وات کیمیا 17000- لامپ را آزمایش کردم تا مهر سال 140 ضمانت دارد . روغن نیمه جامد طبیعت خریدم برای پخت فقط برنج چون کیفیت برنج را بالا می برد .
خرید سیخ استیل جوجه کباب 6 عدد 36000- از فروشگاه هایپر مارکت
تن ماهی پولک 20000- قیمت روی بسته بندی 29000 است اما در هایپر 20000 حساب کرد .
تعویض لامپ لوستر منزل پدرم
گرفتن دارو ها از داروخانه و آمپول ویتامین دی 3 را زدم .4 عدد آمپول داد که هر 14 روز باید یک عدد را بزنم .
تزریق آمپول 7000
فروشگاه بابایی رفتم و زیتون شور خریدم 36000 و صابون فکس و از بازار میوه خریدم و ساعت 18 رسیدم منزل
بازی استقلال و پرسپولیس هم مساوی شد در ورزشگاه بدون تماشگر آزادی
تماشای نحوه درست کردن کباب کوبیده در آپارات
یک شنبه 14 آذر
هوا تقریبا سرد بود و کمی آب یخ بسته بود .
گرفتن کتاب هنر خوب زندگی کردن و تعمیرات سیستم الکتریسیته خودرو
علی آقا برایم ماست زده بود که گفتم فردا می روم می گیرم از شون
شام هم ماکارونی درست کردیم و میل کردیم
دو شنبه 15 آذر
سه شنبه 16 آذر
دریافت سود بانکی آینده
صبح رفتم فروشگاه جهاد و بیسکویت سلامت 43000 و مایع ظرفشویی پریل 18000 و لامپ اشکی لوستری 18000 خریدم .
نهار عدسی خوردم و همسرم سر کار بود .
شام منزل علی آقا رفتیم و جگر تابه ای با برنج میل کردیم . سیخ های خریداری شده را به علی آقا نشان دادم و گفت کیفیتش خوبه اما برای جوجه خوب نیست و باید حلزونی بزنی .
تماشای بازی پورتو با اتلیتیکومادرید که پورتو باخت .
چهارشنبه 17 آذر
ناهار اداره میل کردم . زرشک پلو با مرغ.
شام منزل پدرم بودیم . زرشک پلو با مرغ میل کردم .دو عدد لامپ اشکی را که از فروشگاه جهاد خریده بودم تعویض کردم .کیسه جاروبرقی را هم تعویض کردم .
با ناهید خانم و مهرناز و مهتاب ملاقات کردیم .
تماشای بچه مهندس .
هوا امشب کمی سردتر از شب گذشته است .
پنج شنبه 18 آذر
از کارت پدرم 140 به حساب خودم واریز کردم و 250 به حساب حمید خوشگواری بابت پول برنج واریز کردم .
از آشپزمان در خصوص گوشت گوساله پرسیدم . گفت گوشت گردن برای قیمه نثار بد نیست اگر استخوان نداشته باشه
گوشت ران و سردست برای قیمه نثار بهتر است از گردن
گوشت راسته هم وا می رود برای قیمه نثار چون چند ساعت باید بپزد در آب
پس کاربرد گوشت گردن کجاست ؟ برای چرخ کردن خوبه
در تحقیق دیگری در اینترنت فهمیدم که گوشت گردن گوساله به دلیل لطیف و نازک بودن برای باقلا پلو ، همبرگر و آبگوشت هم خوب است و خوشمزه می شود .
سفت ترین گوشت : گوشت قلوه گاه و سینه گوساله چون سفت است برای حلیم خوب است .
کم چرب ترین گوشت : فیله گوساله کم چرب ترین است و برای استیک گوشت و خورش مفید است .
کاربرد گوشت راسته گوساله کجاست ؟ برای سبخ زدن چون هم ترد هست و هم خوشمزه
جمعه 19 آذر
پیاده روی رفتم در کوثر
با همسرم رفتیم بازار و میوه خریدیم
نجف آباد رفتیم و مدرسه مرضیه را دیدیم
شب منزل علی آقا بودیم و فیله گوسفندی سیخ زده شده میل کردیم . علی آقا فیله گوسفندی را با دنبه سیخ زده بود با سیخ جیگر . هر کیلو فیله برای 5 نفر که خورنده باشند مناسب است . یک کیلو برای افرادی که غذای کمی می خورند به نظرم برای 7 نفر کافیست .220 در میاد هر کیلو .
اگر یک کیلو فیله باشد یک کیلو هم باید دنبه باشد .
هوا سرد بود شب .
شنبه 20 آذر
صبح مطب دکتر خدابخشی رفتم که مطب بسته بود و نگهبان گفت صبح یکشنبه .
عصر رفتم مطب دکتر حاجی بهرامی و ایشان بسته بود و نگهبان گفت یکشنبه عصر تشریف می آورند و برای همین رفتم دندانپزشکی کیان و دکتر جلوخانی ویزیت کرد و نسخه عکس تمام دندان یا OPG نوشت و گفت احتمال زیاد دندان بالا عصب کشی نیاز داره . ساعت 20 بود مرکز عکسبرداری پرتو رفتم و خانم دکتر گفت پذیرش نمی کنند و فردا بیایم .
ساعت 21 بود که رسیدم خانه .
چی یاد گرفتی ؟
یاد گرفتم اینکه به عکس گرفتن تمامی دندان ها OPG گفته می شود .
به جراحی ریشه همان عصب کشی که به صورت عامیانه بیان می کنند گفته می شود . پزشک اندو می گوید . endo
یک دندان ممکن است عصب هایی داشته باشد که دکتر پیدا نکند یا تشخیص ندهد و این کار به مهارت و سوزن های مخصوص نیاز دارد .
کانال های هر دندان فرق می کند . دندان آسیا معمولا 3 یا 4 کانال دارد .
هزینه عصب کشی دندانی که 4 کانال دارد گران تز است از دندان 2 کانال
یک شنبه 21 آذر
عسکبرداری پرتو رفتم و یک ساعت طول کارم طول کشید تا عکس دندان اماده شود .
مطب دکتر خدابخشی رفتم و گفت که دندان پایینی خراب است و فعلا اولویت نیست و بیش از 2 یا 3 سال است که خراب شده است . دندان 5 و 6 نیاز به عصب عکشی دارد و باید پیش همکارش مراجعه کنم .
عصر ساعت 19:30 بود رسیدم مطب دکتر حاجی بهرامی . ویزیت کرد و گفت دندان خراب پایینی باید کشیده شود و ایمپلنت بزارم و دندان 5 و 6 را قیمت داد هر کدام دو میلیون دویست بایت عصب کشی می شود .
درمانگاه کیان رفتم و دکتر عکس دندان را دید و گفت نیاز به عصب کشی دارد و خانم فارسی در پذیرش نوبت داد برای عصب کشی .
شام منزل علی آقا رفتیم و بال و بازوی سرخ شده در ماهی تابه میل کردیم .
دوشنبه 22 آذر
منزل علی آقا رفتیم و شیر موز میل کردیم و شام هم اونجا بودیم . خورشت بادمجان و کدو
سه شنبه 23 آذر
پیاده روی کردم و بدنم خوب گرم شد با پیاده روی . دنده های سمت چپ کمی درد گرفته بود که نظرم سرماخورده بود با ورزش خوب شد .
همسرم را به محل کارش رسوندم و خودم رفتم سر کار .
ساعت 19 بود رفتم منزل پدرم و با ناهید خانم و مهتاب در خصوص دکتر دندانپزکی صحبت کردم و به این نتیجه رسیدم که دکتر خوب دکتری است که منظم باشه و مطب داشته باشه تا درمانگاه. قیمت های درمانگاه هم نزدیک به مطب است .
چهار شنبه 24 آذر
ناهار سر کار میل کردم چون باید کلاس درس عربی می رفتم .
در کلاس درس عربی حاضر بودم و لغات جدیدی یاد گرفتم .
لپ تاپ استاد را از طریق اینترنت درایور میکروفن را آپدیت کردم اما باز هم کار نکرد و گفتم که کارت صدا مشکل دارد و یک عدد بخرد .
یاد گرفتم که اگر درایور هم نصب باشد و میکروفن ممکن است کار نکند و صدا را دریافت نکند . اما بهتر است که حتما درایور چک گردد .
پنج شنبه 25آذر
تزریق واکسن در پایگاه بهداشت .
شام منزل حسن آقا بودیم . زرشک پلو با مرغ میل کردیم . حاج ابوالفضل ، محمود آقا ، علی آقا ، آقا مسعود هم بودند .
جمعه 26 آذر
پیاده روی
فروشگاه هایپر رفتم . باطری برای ریموت دربازکن خردیم . باطری 12 ولت 27 آمپر کملیون 14500 . پنیر روزانه و تن ماهی هم خریدم .
منزل پدرم رفتم و صله رحم کردم.
دستمال کاغذی 10 تایی ایزی پی را خریدم 60 هزار و چای شهرزاد هم 60 هزار از وال مارکت خریدم .
نظافت منزل و ماشین
شنبه 27 آذر
فروشگاه جهاد رفتم . روغن نیمه جامد 5 کیلویی خریدم 91000 - پفک برای یلدا 11000 - 4 عدد لامپ اشکی برای ذخیره انبار خریدم .
تخم مرغ هم شانه ای 35000
گوشت گوساله سردست خریدم کیلویی 147000 از وال مارکت برای پدرم -
قیمت گوشت ران گوساله کیلویی 153000
عصری ساعت 6 رفتم مطب خانم دکتر میرسلطانی و دندان 6 را عصب کشی کردم .
یک شنبه 28 آذر
شب ساعت 18:30 بود برای خرید انار به بازار رفتم . به دلیل ترافیک ماشین نبردم و با اتوبوس رفتم . خیابان ترافیک سنگین داشت و خوب شد که با اتوبوس رفتم . بازار میوه فراوان بود و انار 12000 درهم و 18000 سوا کرده بود . من انار شیراز که کیلویی 25000 بود را خریدم . نزدیک 4 کیلو شد 88000 . انار را برای پدرم خریدم
انگور شاهرودی خریدم کیلویی 15000
خیار 9000
هندوانه میناب -10000- هندوانه را برای علی آقا خریدم
شام هم کوکو سیب زمینی میل کردیم که جویدن غذا سفت نباشه چون دندانم تازه عصب کشی شده است .
هوا سرد بود و روی ماشین چادر کشیدم .
دوشنبه 29 آذر
در مطب دکتر نوبت دندانپزشکی داشتم و دندان خود را پر کردم . دندان 6 چون بزرگترر بود آمالگام بیشتری مصف کرد 6 واحد و قیمت شد یک میلیون .
شام منزل پدرم بودیم . جواد آقا و ناهید خانم هم بودند . شام قیمه نثار میل کردیم . من انار خریدم و مهتاب هم کیک درست کرده بود و ریحانه هم تیراموسو و زهرا خانم پفیلا . مهدیه خان هم بادکنک خریده بود .
هوا تقریبا سرد بود و بارش باران هم داشت .
مرتضب برایم چای را آورد .
سه شنبه 30 آذر
با مصطفی ماوس را تعمیر کردیم . اسکرول ماوس عمل نمی کرد . ماوس را باز کردیم و محور وسط اسکرول که داخل یک قطعه الکترونیکی قرار داشت شکسته بود و برای همین کار نمی کرد .
ناهار را در منزل خورشت بایمه میل کردیم .
شب یلدا منزل حاج ابوالفضل بودیم . همه بودند جز آقا رضا و آقا مسعود . میوه : خیار ، پرتغال ، نارنگی ، انگور
آجیل چهار مغز که بسته بندی شده بود . هندوانه چابهار - کیک با طرح هندوانه . شام هم ساندویچ مرغ میل کردیم .
فال حافظه را محمود آقا با موبایل گرفت برای همه .
ساعت 1:45 بود رسیدیم منزل .
هوا سرد بود و کاملا می شد با شب های قبل مقایسه کرد و سردی را متوجه شد .
سه پایه سقفی ویدئوپروژکتور | پچ پنل شبکه اترنت | |