دنیای تجارت الکترونیک

دنیای تجارت الکترونیک

فن آوری اطلاعات و تجارت الکترونیک
دنیای تجارت الکترونیک

دنیای تجارت الکترونیک

فن آوری اطلاعات و تجارت الکترونیک

خاطرات دی ماه 1403

شنبه 1 دی 1403

مطب درمانگاه نوذری - دکتر فکری ویزیت کرد و دارو و سرم داد و بعد از آن همسرم را رسوندم مدرسه

ویزیت 120 و دارو 113 و سرم 100 تلفن 025833680051


شب رفتیم دنبال فاطمه خانم و رفتیم منزل محمودآقا به مناسبت روز مادر . آقا مهدی و آقا رضا هم اومدند و میوه و شیرینی میل کردیم و ساعت 12 اومدیم منزل . شب خیلی سرد بود . 500 هم کادوی روز مادر دادیم .


یکشنبه 2 دی 1403

ساعت 14 برق قطع شد و کامپیوتر و شبکه برق نداشت . چالشی که من داشتم این بود که کامپیوترهای بخش خدمات به برق اضطراری وصل باشند و سویچ هم خاموش نباشه برای همین باید کامپیوتر ها و ادوات شبکه مثل سویچ و هاب را مشخص می کردم تا به برق اضطراری وصل باشه .


دوشنبه 3 دی 1403

قطع برق ساعت 14 الی 16


سه شنبه 4 دی 1403

امروز قطع برق نداشتیم

مذاکره برای امتحانات


چهارشنبه  5 دی 1403

خرید میوه از چهارشنبه بازار - پرتغال جداکرده 25 - لبو 30 - انار 50 - سیب 35 - سیب زمینی 35-

انار را دان کردیم و شب بردیم منزل علی آقا - انار بسیار شیرین بود و مورد توجه قرار گرفت .

ساعت 22 رفتیم مغازه محمود آقا و هدیه روز مادر را گرفتیم و با همدیگر رفتیم منزل مادرخانم و هدیه را تقدیم کردیم .


پنج شنبه  6 دی 1403

آماده سازی سالن و مخزن برای امتحانات .

شام منزل پدرم بودیم و کنسرو ماهی میل کردیم .


جمعه  7 دی 1403

اینترنتی برای علی آقا نوبت دکتر قلب  گرفتم . ساعت 8 صبح .

تدریس خصوص اکسل و تایپ و ورود اطلاعات با خ رمضانی از 9 الی 12

شام منزل علی آقا رفتیم و کپه میل کردیم .


شنبه  8 دی 1403

زهرا خانم از دکتر قلب برای علی آقا دستور اسکن هسته ای گرفتند و من هم تماس گرفتم و صحبت کردم تا نوبت پدرم را با علی آقا جابجا کنند و قبول کرد .

آغاز امتحانات و بارش برف زمستانی


یکشنبه  9 دی 1403

شام منزل علی آقا رفتیم و کوکو سبزی میل کردیم .


دوشنبه  10 دی 1403

علی آقا رفتند مرکز عکسبرداری قلب


سه شنبه  11 دی 1403

علی آقا برای انجام قسمت دوم رفتند عکس قلب انجام بدهند


چهارشنبه  12 دی 1403

هوا سرد بود و از برف و باران خبری نبود .

خرید میوه از چهارشنبه بازار - لبو سوا کرده 30 - پرتقال 25 - گوجه 45- سیب درهم 40 - تخمه آفتابگردان 80


پنج شنبه 13 دی 1403


جمعه  14 دی 1403

آزمون آتشنشانی

منزل علی آقا


شنبه  15 دی 1403

باز کردن چاه آشپزخانه ناهید خانم


یک شنبه  16 دی 1403

منزل قاسم دایی رفتیم برای عیادت . شیرینی خشک خریدم و رفتیم . پروتستات عمل کرده بود . 16 میلیون هزینه داشت و بیمارستان مهرگان .


دو شنبه  17 دی 1403

بارش برف در اوایل صبح

پاس گل مهدی طارمی در برابر آث میلان در ورزشگاه اول پارک ریاض عربستان


سه شنبه  18 دی 1403

خرید پنیر پیتزا برای شام

خرید آجیل از به بن


چهار شنبه  19 دی 1403

صبح رفتم سر کار اما بدنم کمی درد می کرد و بی حوصله بودم تا اینکه ساعت 11 برگشتم و رفتم دکتر

دکتر میلاد الماسی جیرنده ویزیت کردند و  ، داروی آمپول پیروکسکام ایشان برایم مفید بود .


پنج شنبه  20 دی 1403


جمعه  21 دی 1403


شنبه 22 دی 1403

تعطیلی مدارس و ادارات و بانک ها به دلیل آلودگی هوا

گنجدار دیجی کالا رفتم و بسته اول را گرفتم . 6 تا تابلو پارکینگ . مابقی را تهیه نکرده بود گفت که تهیه می کنند.

گنجدار دیجی کالا رفتم و بسته دوم را گرفتم . هارد اس اس دی بود . برای لپ تاپ خودم گرفتم.

شب رفتم مطب دکتر اسماعیل زاده و ویزیت کرد و گفت چرک داره گلوت و حسابی دارو و آمپول داد . 5 تا آمپول جنتو مایسین و دو تا بتامتازون و یک آمپول پیرویسکام که داروخانه یادش رفت بده ومن هم چون یکبار رفتم برای ناقصی سرنگ و سرنگ گرفتم و از رفتار دکتر داروخانه حسابی مشعوف شدم دیگر آمپول را پیگیری نکردم .در ضمن دکتر روز 4 شنبه به من داده بود و کیبار زده بودم . پیروکسیکام برای آرام کردن درد بدن و عضلات هست که من متوجه شدم .

خلاصه نسخه دکتر مفید بود و بعد از تزریق حالم نم نم بهتر شد . شب هم تونستم شام بخورم و خوب خوابیدم و در خواب بدنم گرم شده بود و از شدت گرما زیرپیراهن و پیراهنم خیس شد. بعد که در اینترنت جستجو کردم دیدم که هر وقت بدن عفونت داشته باشه بدن در خواب خیس میشه . خلاصه نصف شدم بیدار شدم و لباسم را عوض کردم .

خرید ارزن و تخم کتان و کاور قفس و مینرال برای طوطی

خرید آرد و گلاب و ذرت از هاشمیان


یکشنبه 23 دی 1403

تعطیلی مدارس و برگزاری کلاس ها به صورت اینترنتی

درمانگاه امام خمینی رفتم و آمپول جنتامایسی دوم را زدم . ساعت 12 و 15000

خرید پرتغال تامسون خوشمزه و شیرین کیلویی 22 سوا کرده از فلکه سوم کوثر

گنجدار دیجی کالا رفتم و بسته دوم را گرفتم . سه تا تابلو پارکینگ با یک شوینده اشانتیون


دوشنبه 24 دی 1403

حضور در محل کار اما مدارس تعطیل بود و کلاس ها مجازی برگزار می شد .

همسرم را بردم درمانگاه امام سرم بزند . درمانگاه شلوغ بود اما ویزیت شدیم و برای تزریق سرم به ساختمان روبرویی رفتیم و انجام شد خدا را شکر . دکتر میلاد الماسی ویزیت کرد .

بعد از اینکه سرم همسرم تمام شد و حالش بهتر شد ، منزل علی آقا رفتیم و شام را میل کردیم و تا 2 رسیدیم منزل .


سه شنبه 25 دی 1403

روز پدر و تعطیلی بود . ساعت 11 رفتم منزل پدرم و جواد آقا و ناهید خانم هم بود و دیدار تازه کردیم . بعد با ماشین جواد رفتیم کارگاهش و بازدید کردیم و ساعت 2 هم رفتم خانه .

شب هم ساعت 19 رفتیم جشن عروسی دختر آقا جمشید ، هماسیه علی آقا . 45 کیلومتر مسافتش بود و 50 دقیقه طول کشید تا برسیم . ساعت 20 رسیدیم و تا 12 اونجا بودیم . آقا آرمین پسر آقا جمشید من را سر یک میز برد که فارسی بودند و خلاصه شام میل کردیم و یک منزل بودیم .


چهارشنبه 26 دی 1403

قرص های کوآموسی کلاو و سرماخوردگی خیلی بیحالم می کرد و نیاز به استراحت داشتم . صبح که از خواب بیدار شدم نمی تونستم سر کار بروم و خوابم می آمد و کمی دیرتر رفتم . ابتدا تزریقات رفتم تا جنتامایسین را بزنم و بعد رفتم محل کار

بعد از رسیدن به منزل هم گرفتم خوابیدم تا 8 شب و منزل پدرم هم نرفتم و گزاشتیم برای روز بعد . البته خود پدرم هم تماس گرفت و گفت پنج شنبه برویم .


پنج شنبه 27 دی 1403

صبح که از خواب بیدار شدم بازم خوابم می آمد و برای همین باز کمی خوابیدم و بعد رفتم سر کار .

قصد داشتم شام با بابام برویم بیرون غذا بخوریم و بروستد بخوریم و زنگ زدم که به بابام بگم گفت یه شب دیگر چون جواد هم امشب منزلشون هست .