یکشنبه 1 بهمن 1402
آخرین امتحان الکترونیکی که زبان پیش دانشگاهی بود برگزار شد .
واریز حقوق ساعت 16
تماشای ویدئو آقا شاهین که بندی کم را آموزش می داد . میکروفن استودیو یو اس بی و وب کم گفت مهم است . نورپردازی را هم از جعبه لامپ گفت درست کنم و داخل ورق آلومینیومی قرار بدم .
دوشنبه 2 بهمن 1402
مطالعه کامپیوتر
آشپزی و کمک کردن در پخت ماکارونی
سه شنبه 3 بهمن 1402
تماشای بازی فوتبال ایران و امارات با برتری دو بر یک ایران
بارش باران از عصر تا نیمه های صبح روز بعد
چهار شنبه 4 بهمن 1402
شام میهمان همسرم و شکوفه خانم بودیم در جوجه بروستد هورا - علی آقا و محمودآقا هم بودند و یک میلیون و نهصد هزار تومان هزینه رستوران شد . هوا سرد بود و بعد از رستوران رفتیم منزل علی آقا . برف گرفت ولی ساعت 2 صبح بود که قطع شد .
پنج شنبه 5 بهمن 1402
شام رفتیم منزل پدرم . کیک یزدی خریدم و یک میلیون هدیه دادیم . شام قورمه سبزی بود . بعد از شام هم ناهید خانم اومدند پایین و ملاقات کردیم. ساعت 10 شب بود حمید هم زنگ زد و با پدرم صحبت کرد .
جمعه 6 بهمن 1402
نظافت منزل را انجام دادیم. هوا آفتابی بود . اولین ویدئوی خودم را گرفتم برای یوتیوب .
شنبه 7 بهمن 1402
بارش باران از نیمه های شب .
اولین روز انتخاب واحد نیمسال دوم 1402 با قطعی شبکه همراه بود .
بعد از کار ، رفتم بازار برای خرید مایحتاج . هوا سرد بود و ابری . پرتغال - خیار - گوجه - سیب زمینی پیاز برای خودم خریدم و پرتغال پدرم را تحویل دادم و رفتم ساعت 17 منزل
یکشنبه 8 بهمن 1402
تماشای فوتبال تاجیکستان و امارات و برتری تاجیکستان
دوشنبه 9 بهمن 1402
عراق از تیم اردن با قضاوت فغانی شکست خورد . قطر هم فلسطین را برد .
سه شنبه 10 بهمن 1402
چهارشنبه 11 بهمن 1402
فوتبال ایران با سوریه را تماشا کردم که بسیار اعصاب خورد کن بود . ایران در پنالتی برنده شد .
پیتزا پله رفتیم با همسرم
پنج شنبه 12 بهمن 1402
شام منزل فهیمه خاله بودیم و زرشک پلو با مرغ میل کردیم . آقا مهدی و علی آقا هم بودند.
بارش برف زمستانی و سردی هوا
جمعه 13 بهمن 1402
استخر رفتم
شنبه 14 بهمن 1402
خرید میوه از شنبه بازار و تحویل آن به پدرم
دریافت لوستر از چشمه نور - لوستر برای اتاق خواب بود و نصب کردم .
یکشنبه 15 بهمن 1402
دوشنبه 16 بهمن 1402
شام منزل علی آقا رفتیم و پیتزا میل کردیم .
هوا سرد بود
سه شنبه 17 بهمن 1402
خرید میوه و تخم مرغ از بازار
چهار شنبه 18 بهمن 1402
با آقای محمودی رفتیم یک دستگاه ویدئو از کوچه صفا در خیام دیدیم .
تماشای بازی فوتبال ایران و قطر و شکت ایران
پنج شنبه 19 بهمن 1402
مبعث پیامبر و روزه بود در منزل مادرم . همسرم سرما خورده بود و نرفت روزه .
جمعه 20 بهمن 1402
شام منزل علی آقا رفتیم و همبرگر میل کردیم با حسن آقا و آقا مهدی و محمودآقا
شنبه 21 بهمن 1402
خرید مرغ از فروشگاه اتکا و لوازم سوپرمارکتی با همسرم با بن کالایی که داده بودند . و دو میلیون خرید کردیم .
یک شنبه 22 بهمن 1402
نظافت آشپزخانه و موتور یخچال را باد گرفتم و خوب تمیز شد .
پرده زبرا آشپزخانه را تمیز کردیم و ازجاش بیرون آوردیم . قسمت توری پرده پوسیده بود و پاره شد موقع کشیدن
دو شنبه 23 بهمن 1402
صبح که از خواب بیدار شدم گلو درد داشتم ولی رفتم سرکار . نمی توانستم صحبت کنم و آب دهانم را قورت می دادم گلویم درد می گرفت . خلاصه تا ساعت 12 موندم و رفتم دکتر که متاسفانه نوبت نداشت و گفت 2:30 بیا . هوا هم گرم شده بود و مثل زمستان نبود . خلاصه ساعت 3 با همسرم رفتم دکترو ویزیت کرد و دو تا آمپول داد دگزامتازون و نوروبین که زدم و قرص سرماخوردگی ژله ای با دیفن هیدرامین داد که باید بخورم و حالم کمی بهتر شد و فردا را هم استراحت بهم داد و ساعت 4:30 بود رسیدم خانه و خوابیدم
سه شنبه 24 بهمن 1402
در منزل بودم و استراحت کردم . هوا امروز هم گرم بود .
همسرم سوپ درست کرده بود که میل کردم . سوپ بهترین غذایی هست که برای سرماخوردگی خوب و مناسبه .
چهارشنبه 25 بهمن 1402
پنج شنبه 26 بهمن 1402
ساعت 8:30 بود رفتیم رستوران صمدیه که حسن آقا دعوت کرده بود و کل فامیل و کیمیا خانم هم بودند . شام چلوکباب بختیاری میل کردیم و سالگرد ازدواج حمیدرضا هم بود و ساعت 1 بود رسیدیم منزل . فائزه خانم ام وی ام خریده بود و با همسرم رفتند دوری بزنند و بیایند . هوا سرد بود و من از سرما و خستگی رفتم خانه.
جمعه 27 بهمن 1402
هوا بارانی بود و خوشبختانه باران خوبی بارید . چون هنوز کاملا خوب نشده بودم در منزل ماندم و استراحت کردم و استخر هم نرفتم .
شنبه 28 بهمن 1402
برای خرید به بازار رفتم و میوه و لوازم مورد نیاز را خریدیم و نان هم گرفتم .
برای سفارش پرده زبرا یا پلیسه به نادری رفتم اما موفق نشدم نمونه موردنظر خود را پیدا کنم .
ساعت 2 آقا مجید برای تنظیم تلویزیون پدرم اومد و کانال ها درست کرد و رفتم خانه تا استراحت بکنم . 150 به ایشون دادیم.
شب هم ساعت 8:30 بود رفتیم منزل پدرم و شام را با مهتاب میل کردیم . هوا سرد بود اما زیر صفر نبود .
یکشنبه 29 بهمن 1402
دوشنبه 30 بهمن 1402
نصب ویندوز بر روی کامپیوترهای 411 - خوشبختانه با فلش نصب شد و مشکلی نداشت . ویندوز7 نسخه 64 بیتی نصب کردم .
تماشای آموزش کامتازیا با امیرحسین در آپارات - آموزش پروژه محور بود و نکات خوبی داشت . اینترو همان صفحه خوش امدگویی - افکت های زوم داشت و نوشتن کانال و ... و در انتها صفحه پایانی هم داشت . در انتها پروژه را به قالب 1080 ذخیره می کنیم .
تماشای فوتبال برتر با حضور قلعه نویی و پاسخ دهی جالب امیر به سوالات میثاقیان
جمعه 1 دی 1402
چون که سب قبل میهمانی بودیم و سه صبح خوابیده بودم ، تا 10 صبح خوابیدم و نمازم هم قضا شد . خلاصه پاتن جامه تخفیف یلدایی گذاشته بود و رفتم لباسی که میخواستم سایز من نداشت و رفتم استخر . حرکت شنای واترپلویی که در یوتیوب دیده بودم و استاد تهانی یاد داده بود را تمرین کردم و ناهار هم کباب دیشب که مونده بود را میل کردیم با همسرم .
بعدازظهر 4 کیلو اناری که خریده بودم را دان کردیم و کاسه یکبار مصرف یلدایی خریدم و رفتم منزل پدرم . شام هم قیمه نثار با آش دوغ میل کردیم و تخمه و انار هم میل کردیم . همه بودند و اکبرآقا نبود . ساعت 1 بود رسیدم منزل و خوایدم تا به موقع بروم سر کلاس .
شنبه 2 دی 1402
کلاس آموزشی برگزار شد . هوا صبح سرد بود اما نه آنقدر که آب یخ بزنه . آسمان ابری بود . جایگاه سوخت کرج بنزین زدم . جایگاه پیام آذربایجان
ساعت 20:30 همسرم سردرد داشت ، رفتم درمانگاه امام و دکتر ویزیت کرد و سرم داد و انجام دادیم و ساعت 10 رسیدیم خانه .
30 ویزیت - 66 دارو - 37 تزریقات
یکشنبه 3 دی 1402
لپ تاپ t530 یکی از دانشجویانم را گرفتم برای تعمیر. مشکلش این بود که ویندوز بالا نمی آمد و صدای هارد دیسک می داد .
شام منزل علی آقا رفتیم . هوا سرد بود و بارش نسبتا خوب باران داشتیم .
باطری ماشینم خوب استارت نزد موقعی که میخواستم برگردم منزل . اما بالاخره روشن شد .
دو شنبه 4 دی 1402
صبح ماشین خوب استارت نزد . و رفتم باطری صبا انداختم 66 آمپر - 1850000
باطری فروشی سنتر در خیابان نوروزیان . 09198469408 آقای عظیمیان
باطری تا بهمن 1403 گارانتی دارد .شب در یوتیوب فیلم آموزشی تعمیر باطری را دیدم . گفته بود دستگاهی هست که به باطری وصل میشه و قدرت باطری را موقع استارت زدن شبیه سازی کرده و مشخص می کنه باطری سالم است یا خیر . چون باطری ممکن است چراغ را روشن کند اما موقع استارت زدن توان و قدرت و زور نداشته باشد و این به صفحات داخل باطری و الکترولیت آن بستگی دارد .
شب منزل علی آقا رفتیم و کدو میل کردیم و آوای باران را تماشا کردیم . هوا هم تقریبا سرد و ابری بود .
سه شنبه 5 دی 1402
شام منزل علی آقا رفتیم و پیتزا میل کردیم .
با همسرم رفتیم بیمارستان تامین اجتماعی گچ مادر خانم را باز کنید و دکتر گفت تا جمعه صبر کنید .
چهار شنبه 6 دی 1402
اداره پست رفتم و کارت گواهینامه همسرم را از باجه معطله گرفتم . کارت ملی ضروری است .
پنج شنبه 7 دی 1402
شام منزل فهیمه خانم بودیم و خوراک مرغ میل کردیم . علی آقا نیامدند و ما با مادرخانم و شکوفه خانم رفتیم . ساعت 2 بود رسیدیم خانه .
جمعه 8 دی 1402
شنبه 9 دی 1402
آخرین جلسه در پیام و اختتامیه و آزمون گرفتم .
یکشنبه 10 دی 1402
از آقای شعبانی قیمت هارد گرفتم . یک میلیون و پانصد هزار برای یک ترابایت
دوشنبه 11 دی 1402
تولد پدرم بود . نان باگت و نوشابه و آب هویج خریدم و ساعت 21 رفتیم منزل پدرم . زهرا خانم هم سوسیس درست کرده بود و کیک خریده بودند . با ناهید خانم میل کردیم و ساعت 12 برگشتیم منزل .
سه شنبه 12 دی 1402
فروشگاه جهاد رفتم .
بیمه سرمد رفتم . مدارک بیمه را باید در سایت بارگزاری کنیم و سپس اصل مدارک را در دفتر بیمه سرمد تحویل دهیم .
چهار شنبه 13 دی 1402
تعویض یوروستومی پدرم ساعت 16
تحویل لپ تاپ به صاحبش که تعمیر کرده بودم .
تحویل آدابتور فشارسنجی پدرم که آقای رحمانی درست کرد . آدابتور 6 ولت 1000 میلی آمپر
بعد از شام منزل فهیمه خاله رفتیم و هدیه 500 مادرجون را به ایشون دادیم . برای مادرخانم هم گلدان طلایی خریده شده بود با سه نفر همسرم و خاله فهیمه و شکوفه خانم . قیمت دو میلیون و پانصد .
پنج شنبه 14 دی 1402
شام منزل پدرم بودیم . روز مادر هم که شب قبل بود منزل مادرم نرفته نبودیم . ساعت 8 حرکت کردیم و یک کیلو کیک یزدی خریدم با یک شاخه گل رز که همسرم پیشنهاد کرد و ساعت 21 رسیدیم منزل مادرم . شام را میل کردیم قرمه سبزی بود . هدیه را هم دادم .یک میلیون پول نقد . ساعت 11 بود ناهید خانم ما را دعوت کرد بالا برای تولد آقا رضا . رفتیم و کیک میل کردیم و آلبوم های عکس را دیدن کردیم . ساعت 1 بود که برگشتیم منزل .
جمعه 15 دی 1402
بازار رفتم و حرید کردم . سیب زمینی 10 - پیاز 12 - سیب 25 - پرتغال 16 - کلم بروکلی 25 - نارنگی یافا 35 -
ساعت 14 رفتیم استخر و شکوفه خانم هم بود . ساعت 17 برگشتیم و ناهار میل کردیم .
شب هم رفتیم منزل علی آقا و شیر موز میل کردیم . من که میل نداشتم شام را بخورم و شام قیمه را آوردیم منزل برای ناهار فردا . آخر شب هم رفتم منزل فهیمه خاله و آش را آوردیم .
شب زودتر خوابدیم که فردا اولین روز امتحانات است .
شنبه 16 دی 1402
اولین روز امتحانات
شب رفتیم منزل علی آقا و آش رشته میل کردیم . ساعت 23.30 برگشتیم منزل . هوا نسبتا سرد شده است .
یک شنبه 17 دی 1402
امتحانات روز دوم برگزار شد .
دو شنبه 18 دی 1402
سه شنبه 19 دی 1402
شام رفتیم منزل علی آقا و آب هویج خریدیم . نان پیتزا هم از حکمت 52 خریدم . نان پیتزاش عالیه . هوا سرد بود و ساعت 12:30 رسیدیم منزل .
چهار شنبه 20 دی 1402
امروز کمی بارندگی بود و امتحان برگزار شد .
رفتم بیمارستان رازی ببینم دکتر جبلی کی هست و گفت 5 شنبه و جمعه ها .
دستگاه دی وی آر جواد آقا را تحویل دادم . هاردش سوخته بود و قیمت هارد دو میلیون و نیم بود اما اصلی . متفرقه یک میلیون و دویست بود و جواد گفت میده به دوستش عوض می کنند .
پنج شنبه 21 دی 1402
مراسم سالگرد مادربزرگم بود . قاسم دایی میوه و شیرینی خریده بود و در منزل پدرم برگزار شد . من هم ساعت 6 رسیدم . میهمانان نشسته بودند و با پدرم بودیم . فهیمه خاله هم بودند با مادرجون . فاطمه خانم نیومده بودند .
شام هم منزل پدرم املت میل کردیم و بعد از تمیز کردن ساعت 12 بود رفتیم منزل خودمون .
بارش باران هم داشتیم .
جمعه 22 دی 1402
استخر رفتم و بعد از استخر زود رفتم خانه تا غذا را درست کنم . خوراک بادمجان با برنج درست کردم و سه نفری با شکوفه خانم میل کردیم . آسمان کمی بارندگی داشت .
شب هم بازی قطر و لبنان که افتتاحیه جام ملت ها بود را دیدم و رفتم منزل علی آقا و بعد از شام رفتیم خانه . هوا کمی سرد بود .
شنبه 23 دی 1402
یکشنبه 24 دی 1402
مدارک بیمه آزمایش پدرم و عکس دندان را به بیمه سرمد تحویل دادم .
منزل پدرم رفتم و کارت بانکی را به پدرم برگرداندم و عکس دندان را به مادرم دادم .
پیروزی 4 بر 1 ایران در برابر فلسطین
دوشنبه 25 دی 1402
سردی هوا
نصب تابلو اعلانات در منزل .
خرید دستگاه سرخ کن تفال توسط همسرم
سه شنبه 26 دی 1402
پیروزی جالب عربستان برابر عمان . بازی یک بر صفر باخته را دو بر یک پیروز شد .
مورینو مربی مورد علاقه من از رم اخراج شد . اخراج این مربی یک بار دیگر به من فهموند که کارفرما و سرمایه گذار تعارفی با پرسنل زیر دستش نداره و انتظار داره که سرمایه اش و کسب و کارش رونق داشته باشه حتی اگر پرسنل معروفی را به خدمت گرفته باشه . این جا بود که فهمیدم مدیران اروپایی هم اصلا با مربی مطرح تعارف ندارند و منتظر نمی نشینند تا قرار داد وی به اتمام برسه و بعد اخراجش کنند . عکس ناراحتی مورینیو گواه همه چی هست .
اما سوار شدن در یک ماشین اکسوس چه حس و حالی زیبایی داره .
اما به نظر من هیچ کالای مادی ای به اندازه اعتبار و احترامی که برای تو چه در زندگی و کار گذاشته میشه خوشحالت نمی کنه .
چهارشنبه 27 دی 1402
شب شام رفتیم منزل علی آقا . ایشون فیله گوساله خریده بودند و کباب برگ درست کرده بودند و با محمود آقا میل کردیم .
واقعا ترد و خوشمزه درست شده بود . خدا را شکر .
پنج شنبه 28دی 1402
خرید میوه از بازار - سیب 25 - پرتغال 20 - گوجه 22 - خیار 27 - سیب زمینی 7.5 - بادمجان 24 - به 30 - کلم بروکلی 25 - فلفل دلمه 20 - هویج 8 - خرما جعبه پلاستیکی 55 -
آخرین روز امتحانات
مامور تیپاکس میکروفن بویو را آورد که در منزل نبودم و ساعت 18 رفتم دفترشون و 80 پرداخت کردم و تحویل گرفتم .
جمعه 29 دی 1402
حضور در انتخابات نظام دامپزشکی . از ساعت 7 صبح رفتم و صبحانه میل کردیم و بنر را نصب کردیم و کامپیوترها را چک کردم . ساعت 9 شروع شد و تا ساعت 18 بود . بعد شمارش آرا شروع شد و تا 21 طول کشید . ناهار کباب کوبیده میل کردم . بعد از اتمام کار رفتم منزل تا بازی فوتبال ایران و هنگ کنگ را تماشا کنم . هوا سرد بود و ایران یک بر صفر پیروز شد .
شنبه 30 دی 1402
برای همسرم غذا بردم و پول سود بانکی را به پدرم دادم و ناهار منزلشون میل کردم . کمرم از دیشب درد گرفته بود و کیسه آب گرم گزاشتم ولی خوب نشد تا اینکه رفتم خانه و قرص سرماخوردگی خوردم و بهتر شد .
سلام
قسمت های سخت افزاری کامپیوتر عبارت است از : مادربورد – سی پی یو و فن – پاور برق – رم – هارد دیسک – کارت گرافیک – دی وی دی رام – مونیتور – صفحه کلید – ماوس
از تینکر بورد و رزبری پای در برنامه نویسی ، ربوتیک ، هوشمند سازی ساختمان ، محل کار ، برای افرادی که پول و سرمایه کافی برای خرید کامپیوتر و لپ تاپ ندارند ، استفاده می شود .
سخت افزارهایی که در شبکه و اینترنت کاربرد دارند : هاب – سویچ – روتر - مودم – کارت شبکه – کابل شبکه – کابل فیبرنوری – دستگاه تستر کابل شبکه – دستگاه فیوژن – دستگاه تستر کابل فیبر نوری
پرینترهایی که امروزه وجود دارند : پرینتر لیزری با تونر یا کارتریج کار می کند – پرینتر جوهرافشان که با تونر رنگی کار می کند – پرینترسوزنی و حرارتی که با ریبون کار می کند – پرینتر سه بعدی با فیلامنت کار می کند .
کارت مغناطیسی که در کارت های بانکی کاربرد دارد . کارت هوشمند در کارت های سوخت و گواهینامه و ملی کاربرد دارد – کارت RFID که در کارت های دستگاه های ورود و خروج مثل گیت های مترو و سامانه های اهراز هویت مثل اتاق سرور و دیتاسنتر کاربرد دارد .
هر یک ساعتی که روی دایره شایستگی خود وقت بگزارید معادل هزاران ساعتی است که در جاهای دیگر صرف می کنید ارزش دارد .
مهارت ها از حوزه ای به حوزه دیگر منتقل نمی شوند . مهارت ها صرفا متعلق به یک حوزه هستند . یک استاد شطرنج لزوما نمی تواند یک استراتژیست برجسته ی اقتصادی باشد . یک مکانیک ماشین نمی تواند یک مدیر اداری باشد .
چهار شنبه 1 آذر 1402
کاهش قابل توجه دمای هوا
شام میهمان علی آقا بودیم و با مجمود آقا جوجه بروستد 20
پنج شنبه 2 آذر 1402
شام رفتیم رستوران صمدیه آقای اولیا و من کباب وزیری و همسرم بختیاری میل کرد .
جمعه 3 آذر 1402
خرید میوه برای پردم و برنج برای خودم از حاج محمد
ناهار رفتیم بوستان معلم و ناهار را میل کردیم
شنبه 4 آذر 1402
برگزاری کلاس پیام و مباحث فیبر نوری را گفتم .
یکشنبه 5 آذر 1402
دو شنبه 6 آذر 1402
سه شنبه 7 آذر 1402
خرید میوه از بازار - بادمجان 20-سیب زمینی 10 - هویج 10 - موز 70 - نان روغنی 65 - به 40 - خرما 70
شام منزل پدرم بودیم
تعویض یوروستومی پدرم ساعت 21
آشنایی با دستگاه atm
https://www.youtube.com/watch?v=OXXKE4sN-4Y
کارت های هوشمند
https://www.youtube.com/watch?v=FZn6hCi2bNY
چهار شنبه 8 آذر 1402
پنج شنبه 9 آذر 1402
تعویض روغنی طیبا رفتم و در کیلومتر 235000 روغن را تعویض کردم . 600 هزار شد .
فن گستران رفتم و چک را تحویل دادم تا برایم اصلاح کنند .
شام رفتیم رستوران آقای اولیا . هوا سرد بود و من به دلیل خستگی خوابیده بودم و همسرم زودتر رفت رستوران . ساعت 22 با زنگ تلفن بیدار شدم و نماز را خوندم و تا 22:35 رسیدم رستوران . محمودآقا و علی آقا و خانم افشار اومده بودند اما هنوز از شام خبری نبود . کمی بی نظم بود رستوران و انگار که غذا کافی نبود و دوباره برنج دم گذاشته بودند و این را از نیم خام بودن برنج میشد فهمید . جوجه هم نمک نداشت . خلاصه ساعت 23:30 بود که شام را میل کردیم . همه این ها به کنار ، سردی غذا هم مزید بر علت شد . دیگه دوست ندارم برم این رستوران . اشتباهاتشون دو هفته ای هست که تکرار می شد .
جمعه 10 آذر 1402
پاتن جامه رفتم تا ببینم تخفیف زده چی هست . خلاصه پیراهن بافت یک میلیون پنجاه هزار تومان با تخفیف هفتصدو هشتاد هزار تومان . بعدش استخر رفتم ساعت 14
شنبه 11 آذر 1402
کلاس ادوات را برگزار کردم و بنزین آزاد زدم . ساعت 13:45 بود رسیدم منزل .
یکشنبه 12 آذر 1402
دوشنبه 13 آذر 1402
فن گستران رفتم و چک اصلاح شده را گرفتم . مبلغ چک را عددی نوشت و حروفی را درست کرد .
سه شنبه 14 آذر 1402
پدرم خودش برای اولین بار یوروستومی را عوض کرد .
تعویض پیراهن دورس پدرم از آقای مافی ساعت 20
پیتزا پله رفتیم . مخلوط میل کردیم .
چهار شنبه 15 آذر 1402
پنج شنبه 16 آذر 1402
از لوازم فروشی نیک راه ، واندرسیل خریدم برای رفع درز گرفتگی رادیاتور ماشین . 60 هزار
بلوار اسدآبادی - اول شیشه چی - 02833574014
حضور کارآموز در دفترم
شب منزل محمود آقا دعوت کردند اما به دلیل اینکه روی پروژه درسی ام کار می کردم نرفتیم .
جلوپنجره 405 خریدم از مهدی استاد آقایی - خ منتظری جدید جنب کوچه عظیمی -
جمعه 17 آذر 1402
ناهار منزل علی آقا رفتیم و دل مرغ را سیخ زده بودند و هوا خوب بود در پشت بام میل کردیم .
عصر رفتیم نمایشگاه لوازم خانگی - غذا ساز قیمت گرفتم دویلیون نهصد و یک مدل دیگه هم داشت یک میلیون و پانصد .
آقای طباطبایی یک عدد مبل تختخواب شو داشت برای فروش . دو نفره 12 میلیون البته در نمایشگاه آذر 1402
0919-3900705
09927289236
آقای حاجی آقا سی هم از اقبالیه دستگاه تصفیه کن آب می فروخت . حدود 8 میلیون
09191818851
09128834002
شنبه 18 آذر 1402
کلاس سخت افزار را برگزار کردم .
نمایندگی پاتن جامه مهرشهر رفتم . تخفیفات هفته گذشته را برداشته بود . دورس را قیمت گرفتم 870 در حالی که 650 بود هفته پیش . بلوار ارم نبش 113 غربی
02634011692
محل کار جواد رفتم و ساعت 15:30 رسیدم منزل .
یک شنبه 19 آذر 1402
اداره آب رفتم برای یادآوری در خصوص تعویض کنتور آب .
منزل پدرم رفتم و صبحانه را با آنها میل کردیم .
دو شنبه 20 آذر 1402
تحویل دو عدد قابلمه و ماهی تابه به آقای رنجبری . فروشنده لوازم خانگی . یک ظرف سه تیکه گرفتم .
با فهیمه خاله رفتیم و تعداد زیادی قابلمه خراب را تحویل دادیم و یک عدد جالباسی استیل خرید خاله همسرم .
ضایعاتی شامل : فلزات چدن - روی - استیل - آهن - راه تشخیص به کمک آهن ربا می باشد .
خرید خردکن گاسونیک از آقای رنجبری - 1600
سه شنبه 21 آذر 1402
تعویض یوروستومی توسط پدرم
خرید میوه از بازار - بادمجان 20-کاهو پیچ 20-هویج 10 - سیب مراغه 27 - انار کاشمر 40 - خیار 27 - نواربهداشتی 26500-شیرمال 10 - به 35 - کلم بروکلی 40 -
چهار شنبه 22 آذر 1402
پیروزی پورتو در برابر شاختار و گلزنی مهدی تارمی
پنج شنبه 23 آذر 1402
استخر رفتم و تمرینات خوابیدن روی آب را تمرین کردم .
شام منزل علی آقا بودیم و محمود آقا هم بودند . آقا مصطفی هم ساعت 22:30 اومدند و با همیدیگر خورشت آلو خوشمزه را میل کردیم .
جمعه 24 آذر 1402
واریز پول به حساب بتول خانم با کارت پدرم . 1400
شام منزل علی آقا رفتیم و لازانیا میل کردیم .
شنبه 25 آذر 1402
اداره آب رفتم در خیابان سعدی و امور مشترکین چک کرد و گفت مصرف 35 متر زده شده برای کنتور آب شما و درست هست برای 7 نفر . کنتور فعلا باید صبر کنیم تا بیاییند و عوض کنند .
مغازه مجید آقا رفتم و یک عدد گوشی A24 برای همسرم خریدیم .
شام رفتیم منزل علی آقا و فهیمه خانم هم بودند و کیک برای مادرجون گرفته بود محمود آقا چون شب تولد مادرجون بود . 500 کادو دادیم و علی آقا دومیلیون .شام هم مرغ آبپز میل کردیم .
یک شنبه 26 آذر 1402
در منزل بودم و استراحت کردم . چشم هایم درد می کرد و انگار خستگی و سرما خورده باشه . قرص استامیونفن میل کردم و استراحت کردم .
کششمش پدرم را پاک کردیم و شب بردم تحویلشون دادم .
تماشای سریال آوای باران محصول سال 1392
جواد آقا هم ماشینشون را تحویل گرفته بودند .
دو شنبه 27 آذر 1402
جلسه تعاونی مسکن از ساعت 14 الی 17 با حضور اکثریت در آمفی تاتر
مغازه مجید آقا رفتم و پول موبایل را حساب کردم . قیمت گوشی با گلس ، کیف ، محافظ لنز دوربین ، شارژر شد نه میلیون و پانصد هزار تومان . چهار میلیون پرداخت کردم و مابقی را در سه فقره تا پایان سال 1402 پرداخت می کنم. هوا خیلی سرد بود و باد می وزید .
پدرم یوروستومی را خودش عوض کرد .
شب ساعت 21:30 بود رفتیم فاطمه خانم را سوار کردیم و اورژانس تامین اجتماعی رفتیم . دکتر ویزیت کرد و از رادیولوژی عکس گرفتیم و نشون دادیم و گفت باید آتل ببندیم . خلاصه ساعت 11 بود که دکتر آتل گرفت و اومدیم منزل و شام که کلم پلو بود را میل کردیم . هوا سرد بود و منفی یک بود .
صف طولانی در جایگاه سوخت به دلیل کارنکردن کارت سوخت های 1500 الکترونیکی و استفاده از بنزین آزاد 3000 تومانی
سه شنبه 28 آذر 1402
ساعت 14 رفتم بنزین بزنم که خیلی شلوغ بود و منصرف شدم . رفتم دنبال پدرم و مادرم و خواهرم رفتیم برای شب یلدا خرید کنیم . بازار رفتیم و خیلی خیابان شلوغ بود و هوا سرد . خوشبختانه جای پارک پیدا کردم و ماشین را پارک کردم و از ساعت 14:45 تا 16:15 در بازار بودیم و لوازم مورد نیاز را خریدم . قیمت ها کمی بالاتر رفته بود از اون چیزی که باید باشه . شاید به دلیل تقاضای زیاد باشه یا سرمای هوا و کرایه ماشین که اثر گذاشته باشه . من هم انار خریدم 170 کیلویی 50 برای پدرم تا دان کنم و بیارم اونجا . خلاصه تا بیام خانه نماز ظهرم غذا شد و ناهار نخورده بودم تا ساعت 17 .
بعد از تماشای شکیب و فوتبال جام باشگاه های جهان رفتم بنزین بزنم و یک ساعت صف بودم و ساعت 1 رسیدم خانه و خوابیدم .
چهار شنبه 29 آذر 1402
پدرم تاری دید داشت که گفتم قطره چشم بگیره از داروخانه و خوشبختانه بهتر شد وقتی قطر زد . اما حتما یک دکتر ویزیت کنه بهتر است .
ساعت 19:30 رفتم آرایشگاه محمد . 70
شام رفتیم منزل علی آقا و خاگینه میل کردیم . هوا سرد بود .
پنج شنبه 30 آذر 1402
شب یلدا منزل محمود آقا بودیم . تمام فامیل اونجا بودند. شام هم کباب کوبیده بود که از رستوران آقا بهروز سفارش داده شده بود . میز یلدا زیبا و شیک با انار و هندوانه و آجیل تزیین شده بود . ساهت 20:30 رسیدیم و تا 3 صبح اونجا بودیم . تولد مادرجون هم بود .500 هدیه دادیم . پسر ها یک میلیون . در ضمن علی آقا و فاطمه خانم نبودند . هوا سرد بود . مغازه ها بسته بود تا به یلدا بروند . شهر نسبتا خلوت بود و از رفت و آمد خبری نبود .