سه شنبه 1 خرداد 1403
واریز حقوق
بارش باران
چهارشنبه 2 خرداد 1403
تعطیلی محل کار
با ماشین منزل پدرم رفتم و با موتور برگشتم . ساعت 14 بود که وزش باد زیادی درآمد و باران گرفت
پنج شنبه 3 خرداد 1403
ورزش رفتم و عرق داشتم و رسیدم منزل دوش گرفتم .
شب رفتیم شام منزل علی آقا .
جمعه 4 خرداد 1403
صبح اول وقت ساعت 9:30 رفتم پاتن جامه که از تخفیفاتش استفاده کنم . پولوشرت سفید 620 را خریدم 465 و پیراهن جین آستین بلند 840 را خریدم 630 . جمعا 1095000 خرید کردم . در زمان تخفیفات به کیف پول چیزی اضافه نمیشه . 33327390
نشانی پاتن جامه قزوین : خیابان خیام شمالی روبروی بانک سامان
با پدرم بازار رفتم و برای ایشان خرید موردنیازش را انجام دادم.
منزل حاج غلام رفتیم .
ساعت 17 بود کیک یزدی خریدم برای خودم 90 و آب هویج 70 برای پدرم و با ناهید خانم همگی رفتیم باغ قاسم دایی . ساعت 17:45 رسیدیم . هوا کمی گرم بود اما ابری . کمی نشسته بودیم که باران گرفت و بسیار زیبا شد و خنک . به قدری خنک بود که رفتیم در اتاق نشستیم از سرما . خلاصه زن دایی آش درست کرده بود که میل کردیم و 20:30 حرکت کردیم و ساعت 21 رسیدیم منزل .
شنبه 5 خرداد 1403
کلاس را برگزار کردم . بعد از کلاس رفتم شارژ خانه را واریز کردم و رفتم عینک سازی آقا هادی و عینک مادرم را دادم تا دسته اش را درست کند . از فروشگاه ضیایی دستگیره درب قیمت گرفتم و بعد رفتم خانه .
عصر باران گرفت و نوبت دکتر دندان داشتم . خلاصه سر وقت رسیدم . خانم دکتر دندان 5 را تراش داد و قالب گیری کرد تا بعد از ساخت روکش آن را نصب کنه . 825 پرداخت کردم . فرانشیز 10 درصد و 500 تومان هم بابت اضافه شدن قیمت روکش .
5 خرداد 1403 رفتم برای روکش کردن همین دندان . سه میلیون اعتبار بیمه ام بود . روکش دندان شد 3200 و من هم 825 نقدی پرداخت کردم .
درمانگاه دندانپزشکی نیایش 02833243270 - خانم دکتر الهام گشایش صفا
عینک مادرم را گرفتم و 70 پرداخت کردم و تحویل مادرم دادم و ساعت 21 رسیدم منزل . شام را با همسرم ماهی پلو میل کردیم .
روکش دندان سه مدل داشت : 2800 - 3200 - 3400
یک روش جدید قاب گیری دندان به صورت دیجیتال بود که زودتر آماده میشه و دقیق تر هست . روش های دیگری با یک ماده ای هست که گاز می گیریم دندان را تا قالب گیری باشه . کمی دیرتر آماده میشه و ارزان تر از بقیه است .
یک شنبه 6 خرداد 1403
خواستگار محترم - ساعت 8 شب اومد
ساعت 23 بود رفتیم منزل حسن آقا . حسن آقا خانه جدید خریده بودند . یک عدد گلدان از خانه بردیم برایشان .
دوشنبه 7 خرداد 1403
کلاس خصوصی داشتم که فردی بود که 20 دقیقه دیرتر سرکلاس اومد و خیلی هم شاکی بود و خودکار هم نیاورده بود و به جایی که گوش بده ، سوالات احمقانه می پرسید . خلاصه کلاس را ترک کرد و رفت من هم اومدم . خودم هم تعجب کرده بودم از برخورد زشت و نا پسند او . از آموزشگاه برگشتم منزل . نتیجه ای که گرفتم :
در صورت مواجه با چنین فردی که هم دیر می آید و هم خودکار ندارد ، تمرین بدم حل کنه و اگر نتوانست ادامه کار ندهم با او .
سه شنبه 8 خرداد 1403
جلسه تعاونی مصرف ساعت 13 الی 15:30
شام منزل علی آقا و سمبوسه میل کردم .
چهار شنبه 9 خرداد 1403
پنج شنبه 10 خرداد 1403
شام رفتیم پارک و لوبیا میل کردیم .
ماشین شکوفه خانم استارت نمی خورد و من باطری به باطری کردم ولی باز روشن نشد . زنگ زدیم علی آقا اومدند و فیوز سوخته بود . فیوز را عوض کردند .
جمعه 11 خرداد 1403
بازار رفتم و خرید کردم .
ناهار رفتیم منزل پدرم و کتلت میل کردیم .
عصر با امیر رفتیم پشت بام و پوشال کولر را عوض کردیم و کولر را راه اندازی کردیم . پوشال های قبلی خیلی کثیف بود و خاکی بود . شیلنگ کولر پدرم هم عوض کردیم که پوسیده بود . پدرم هم روغنکاری کرد .
شب شام را میل کردیم و ساعت 11 رفتیم منزل .
شنبه 12 خرداد 1403
کلاس را برگزار کردم .
مطب دکتر مسعود طارمی رفتم که بسته بود .عصر ها باز می کنه .
3400 واریز کردم برای تعمیرات آسانسور .
بانک آینده رفتم و خانم فاتح به حاسبم 2 میلیون اضافه کرد . و برگه قرار داد جدید گرفتم .
مطب دکتر طارمی زنگ زدم و دکتر گفت بیایید و با پدرم رفتیم . 160 ویزیت بود و دکتر گفت نمره عینک پدرم همین است .
بیمه سرمد زنگ زدم گفت ویزیت و شیشه و فریم عینک را تعهد ندارد . 02833239548 داخلی 823
و برای ثبت مدارک بیمه باید به سایت سیناد سرمد مراجعه کنیم . با کدملی وارد می شویم .
مطب دکتر طارمی - فردوسی مقابل عینک نعمتی -
شب هم فینال فوتبال را تماشا کردیم . رئال دو بر صفر در برابر دورتموند پیروز شد .
یک شنبه 13 خرداد 1403
جلسه با کوروش
شام رفتیم منزل فهیمه خاله و آش میل کردیم و در خصوص کار حسابداری مغازه محمود آقا صحبت کردیم . هوا خنک بود .
دوشنبه 14 خرداد 1403
تعطیل رسمی
ساعت 11 بود رفتم مغازه محمودآقا و برنامه دشت را دیدم و چند تا فاکتور ثبت کردیم .
شام رفتیم منزل علی آقا و جگر تابه ای میل کردیم .
سه شنبه 15 خرداد 1403
خرید گوشت گردن گوسفندی 800 گرمی از آقا مهدی . کیلویی 680 بود که کیلویی 650 حساب کرد و 520 کارت به کارت کردم .
خرید کالباس و ذرت و قارچ و پنیر پیتزا از آقای اسماعیل زاده
تنظیم تلویزیون توسط آقا مجید و 150 پرداخت کردم و تماشای برنامه صداتو
چهار شنبه 16 خرداد 1403
با آقای حق شناس در خصوص انواع آسانسورها صحبت کردم و گفت که سه مدل آسانسور داریم :
گیربوکسی که سرعت کمی دارد و قدیمی است .
گیرلس که سرعت بیشتری دارد از قبلی و نسبتا جدید است .
MRL که جدید است و تجهیزات گرانتری دارد و سرعت بیشتر است .
برای خرید قطعات برقی آسانسور مثل کنداکتور از تلاش صنعت در خیابان بوعلی بروید و سایر قطعات در مصیب مرادی جنب اتو گالری ابراهیمی .
آقای رجبی هم در زمینه تعمیرات آسانسور 09122765618
علی آقا برای پدرم گوشت چرخ کرده خریده بودند . 2.5 کیلو و یک میلیون شد .ساعت 8 تحویل دادم و شام منزل علی آقا رفتیم . پروتینی ثقفی 02833554391
پنج شنبه 17 خرداد 1403
شام منزل علی آقا رفتیم . محمود آقا هم بودند و سیرابی میل کردیم . همسرم گوشی فهیمه خاله را به اینترنت وصل کرد و بسته برایش خرید .
جمعه 18 خرداد 1403
بازار رفتم با پدرم و خرید کردیم . ماشین را در سایبان الاف راسته گزاشتم . ساعت 10 بازار بروید خلوته . طالبی 20 - خرما 80 - خیار 35 - کاهو 20
آرایشگاه محمد رفتم . 100
مغازه خطیری رفتم و تشت کولر 3500 را گفت 550 و 650 دارد و نصب 450 می شود .
عصر رفتیم مراسم فاتحه پسر عزه - و پدر معصومه خانم زن دایی همسرم .
مغازه محمود آقا رفتیم و یک ساعتی هم اونجا نشستیم .
شام رفتیم منزل علی آقا و پیتزا میل کردیم .
شنبه 19 خرداد 1403
کلاس برگزار شد .
یوروستومی برای پدرم خریدم . 5 عدد 260 شد .
قرص آهن خریدم . بسته 20 تایی 71
ماشین را شستم 70 - جارو برقی 40 بود .
آقای مهرعلیان را آوردم کولر را دید ولی تشت پوسیده بود و دیوار کناری کولر هم خراب بود که باید عوض بشه . تشت 1 میلیون - دیوار کنار 1میلیون میشه دومیلیون و 600 هم دستمزد . با پدرم مشورت کردم و نتیجه این شد که ارزش تعمیر نداره و کولر جدید بخریم .
یک شنبه 20 خرداد 1403
عصر رفتم منزل پدرم و تشت یا لگن کولر را بردم و تحویل آقای مهرعلیان دادم و گفتم می خواهیم کولر نو بخریم و اومدم خانه .
ساعت 9 شب بود که پدرم گفت امیر یک نفر منصف پیدا کرده که با دومیلیون و دویست کولر را تعمیر می کنه . گفتم خوب کولر نو بخریم که بهتر نیست ؟ خلاصه ناهید خانم پا پیش گزاشت و گفت تعمیر بشه و من هم موافقت کردم گفتم باشه تعمیر می کنیم .
مجید آقا کولر پوشالی 5000 را 9 میلیون قیمت داد و قاقازان کولر تکنو 5000 را به صورت قسطی گفت دوازده میلیون و پانصد .
دو شنبه 21 خرداد 1403
آموزش گوگل شیت را با تدریس استاد زنهاری دیدم که فوق العاده عالی بود و خیلی نکات را یاد گرفتم
عصر رفتم مغازه محمود آقا و کارهای حسابداری و صدور فاکتور را در سیستم ثبت کردم و ساعت 22 برگشتم منزل .
سه شنبه 22 خرداد 1403
تعمیر کولر منزل خواهرم توسط آقا محسن . تشت کولر را عوض کرد و ورقه اضافه کرد . دومیلیون و دویست شد .
چهار شنبه 23 خرداد 1403
منزل پدرم رفتم و یوروستومی را تحویل دادم
پنج شنبه 24 خرداد 1403
از ناحیه شکم دل پیچه داشتم و علی آقا قرص فاموتیدین داد و خوردم . کمی بهتر شدم . قرص معده دهان را خشک می کند .
جمعه 25 خرداد 1403
بازار رفتم و خرید کردم .هندوانه 20 - طالبی 35 - خیار 35 - سیب زمینی درهم 12.5
ایستگاه قطار رفتم و برنامه حرکت را نوشتم . 4.45 و 6 و 6:30 کرایه 15000
سنگبری حیدری و رجبی رفتم و قیمت سنگ 15*25 گرفتم
شام رفتیم منزل پدرم و با آقا رضا در پیلوت شام میل کردیم
شنبه 26 خرداد 1403
دل پیچه داشتم ولی چون کلاس داشتم رفتم کلاس . خوشبختانه شاگردها هم نیامده بودند و کلاس برگزار نشد .
بیمه رفتم و فاکتور یوروستومی پدرم را تحویل کاربر بیمه دادم و رسید گرفتم . 260
ناهار میل نداشتم و ساعت 18:30 نوبت دندان داشتم برای روکش . خلاصه با حالت ناخوشایند رفتم مطب . دیدم نمی تونم بنشینم و نوبتم را با دکتر کنسل کردم . مستقیم رفتم مطب دکتر اسماعیل زاده . ویزیت 120 را پرداخت کردم و و دکتر گفت التهاب معده هست و سه تا آمپول داد . دو تا هیوسین و پیروسیکام . خلاصه بهتر شدم و رسیدم خانه ساعت 21 بود .
یک شنبه 27 خرداد 1403
ساعت 4 بیدار شدم و رفتم ایستگاه قطار و 15 کرایه دادم و ساعت 7 تهران بودم . بی آر تی را سوار شدم تا به محل کارم برسم . ساعت 8 دفتر بودم . کلاس هم ساعت 9 تا 11 برگزار شد .
ساعت 15 رسیدم ترمینال و از اونجا رفتم پارکینگ قطار و ماشین را برداشتم و رفتم منزل .
همسرم هم حالت تهوع داشت و بردمش دکتر محبوبی . 100 ویزیت دادم و 100 دارو و 110 تزریق . خدا را شکر بهتر شد . ساعت 18:30 بود تازه ناهار میل کردم .
دوشنبه 28 خرداد 1403
تعطیلی به مناسبت عید قربان - گوسفند زنده امسال 340 بود .
عصر ساعت 7 رفتم مغازه رویال هوم رفتم و کارهای حسابداری را با دشت انجام دادم . یاد گرفتم که عدد 1 را بزنی در بخش معرفی کالا ، بارکد تولید میشه . فقط دو تا سوال را نفهمیدم :
1- فاکتور خرید از تامین کننده را چطوری ثبت کنم ؟
2- هزینه باربری و خدمات که در آخر فاکتور میاد را کجا ثبت کنم ؟
3- موقع ثبت کالا از کجا بفهمم که کالای جدید است یا قدیم ؟ کالا را دوبار ثبت نکنم.
شام رفتم منزل علی آقا و لوبیا پلو میل کردیم و برگشت با موتور رفتم خانه .
سه شنبه 29 خرداد 1403
جلسه آزمون الکترونیکی به صورت مجازی برگزار شد .
چهارشنبه 30 خرداد 1403
آماده سازی اتاق برای برگزاری امتحان
تماس با جاوید و حضور ایشان در قلعه رودخان که من نتونستم بروم اونجا .
پنج شنبه 31 خرداد 1403
شام رفتیم پارک الغدیر و مامان خورشت کرفس درست کرده بود و میل کردیم . هوا بسیار خنک بود .